آمریکا واقعا تمام شد! حال چه کنیم؟
مجتبی عمادی
?دو روز قبل اندیشکده امور خارجی، نوشته‌ای منتشر کرد (https://www.foreignaffairs.com/articles/united-states/2020-06-09/how-hegemony-ends?amp) که با استدلال نشان می‌داد که دیگر آمریکا قدرت یکه‌تاز (هژمون) عرصه بین‌المللی نیست. در زیر به سه نکته اصلی آن نوشته اشاره می‌کنم:
✨به طور خلاصه، رهبری جهانی ایالات متحده به سادگی در حال عقب نشینی نیست؛ بلکه در حال از هم پاشیدن است و افول آن چرخه ای نیست، بلکه دائمی است. واقعیت این است که واشنگتن باید به یک نظم بین المللی که به طور فزاینده ای رقابتی، نفس‌گیر و پیچیده است عادت کند. هیچ راه حل آسانی برای این کار وجود ندارد.
✨هیچ مبلغی جهت هزینه‌های نظامی نمی تواند فرآیندهای ناشی از فروپاشی هژمونی ایالات متحده را معکوس کند. حتی اگر جو بایدن، نامزد ریاست جمهوری آمریکا از حزب دموکرات، ترامپ را در انتخابات ریاست جمهوری در اواخر سال جاری میلادی شکست دهد، یا اگر حزب جمهوری‌خواه ترامپیزم را ادامه ندهد، فروپاشی هژمونی ادامه خواهد یافت.
✨واشنگتن باید بفهمد که جهان دیگر شبیه به دوره تاریخی غیر عادی دهه‌ی پایانی قرن ۲۰ و دهه‌ی اول قرن ۲۱ نیست. زمان قدرت بلامنازع بودن گذشته است و دیگر برنخواهد گشت.
?نکته مهم دیگری که در نوشته‌های اندیشمندان آمریکایی منجمله مارک فیتزپاتریک به چشم می‌خورد آن است که ایران یک قدرت منطقه‌ای است که تهدید مستقیمی برای سرزمین آمریکا نیست و لذا متوهمانی چون بولتون، پمپئو و ترامپ بی‌دلیل ایران را از موضوعات اصلی سیاست خارجی آمریکا نموده‌اند. فیتزپاتریک امروز در مورد بولتون و کتابش نوشته بود:بولتون تقریباً در هر کجا که نظر می‌انداخت، لولوی ایران را می‌دید! این که آیا موضوع روز چین، سوریه یا افغانستان بود، اهمیتی نداشت؛ برای بولتون نگرانی اصلی همیشه ایران بود!
?بسیار خب، علی‌رغم تحریم‌های یکجانبه و چند‌جانبه با همراهی یا بدون همراهی چین و روسیه، ما مانده‌ایم؛ البته که هزینه داده‌ایم، اما اگر در نظر داشته باشیم که آنها همواره در صدد تغییر رژیم بوده‌اند-چنانکه در کشورهای #غرب_آسیا منجمله مصر به انجام رساندند- پس از این حیث بایستی به خودمان ببالیم که ملت و حکمرانی، کشور را حفظ کرده‌اند.از منظری تکاملی، شایستگی آمریکا در طی زمان کم شده است و بر شایستگی چین افزوده است. همچنانکه، این موضوع در مورد ایران و آمریکا هم در سطح منطقه‌ای قابل شناسایی است؛ اما چین قدرتی باثبات در سطح جهانی است که دنیا به آن وابسته شده است، ولی ما چنانچه جزئی اساسی را اصلاح نکنیم، منطقه را از دست خواهیم داد.
?اما، آیا برای دنیای چندقطبی پس از دنیای یک‌قطبی آمریکایی استراتژی و چشم‌انداز واضح، سنجش‌پذیر و جامعی داریم؟ این استراتژی و چشم‌انداز بایستی مورد پذیرش کلیه سطوح حکمرانی باشد و با تغییر دولتها و صرفا براساس سلیقه رئیس دولت یا دو‌گانه‌های وی قابل تغییر نباشد. سنجش‌های ماهانه، فصلی و سالیانه آنها بایستی شفاف در اختیار عموم قرار گیرد و چنانچه براساس نظر شایستگان، بازنگری یا تغییری لازم است در آنها رخ دهد.
?در بدن انسان، مغز و عضلات وابستگی بیشتری به انرژی تولیدی از یکی از اجزای مهم سلول، یعنی میتوکندری دارند؛ بنابراین چنانچه نقصی در میتوکندری‌ها وجود داشته باشد سیستم عضلانی و عصبی معمولا به طور جدی متاثر می‌شوند. ما نه‌تنها برای پایداری کشور که برای حفظ آنچه در منطقه غرب آسیا به دست آورده‌ایم و تبدیل به یک قدرت منطقه‌ای شده‌ایم نیاز داریم تا میتوکندری ملی خودمان را از نقص‌هایش رها کنیم تا انرژی لازم را برای حفظ و در نهایت گسترش آن تا تبدیل شدن به یک قدرت جهانی داشته باشیم. این میتوکندری ملی، همان اقتصاد است به طوریکه اصلاح آن باعث گردد به رشد، پیشرفت و توسعه (رپت) برسیم.
?اقتصاد البته یک واژه نیست؛ دانشی است که علاوه بر موضوعات مربوط به خود (به‌هم‌پیوستگی) دارای هم‌شنوایی(کراس‌تاک) با علوم دیگر چون مالی، مدیریت، روانشناسی و جامعه‌شناسی است. پس، تهیه الگوی جامع و سنجش‌پذیر رپت مبتنی بر چشم‌انداز و استراتژی روشن نیازمند شایستگانی با تخصص‌های مختلف است. آنچه که به نظرم بنیان این الگوی رپت را بایستی بسازد دو مورد است: شایستگی در احراز مشاغل و پست‌ها و رقابت.
?جهان پساکرونای پساآمریکایی فرصت‌های مغتنمی برای رپت دارد. قدر فرصتها را بدانیم. میتوکندری که اصلاح شود، از پیری جمعیت کشور هم به طور جدی خواهد کاست چون شاغلین با درآمد مکفی فرزند‌آوری خواهند داشت؛ حتی به راحتی می‌توان با سیاستهای تشویقی تعداد فرزند به ازای هر خانواده را به سه یا چهار رساند.
” در ایام زندگی شما، اوقات و فرصت های مناسبی را خداوند در اختیارتان قرار می دهد، بکوشید از آن فرصت ها  بهره جویید. ”
@EmadibaygiGleam
@DrEmadibaygi