نگاهی به نحوه آموزش در حوزه پزشکی و علوم دینی که قدمتی بسیار فراتر از رشته های دانشگاهی نوین دارند نشان می دهد که در این دو حوزه آموزش بر مبنای یادگيری مهارت عملی در مرتفع نمودن نيازهای انسانی است به صورتی که فرد پس از فارغ التحصيلی به صورت کاملا پذيرفته در ميان عموم مردم و بدون هر نوع گواهی نامه آموزش ديگری دست به فعاليت می زند. دامنه فعاليت در اين دو حوزه نيز شامل تمامی بخش های جامعه می شود و صرفا محدود به آموزش و پرورش و آموزش عالی نمی شود. با توجه به مطالب نوشته شده قبلی و مقاله جديدی که در زمينه شکست تربيت نيرو در حوزه های علوم پايه و به خصوص علوم زيستی در مجله Nature بر مبنای دوره های کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری به چاپ رسيده است (۱)، تحول در حوزه تربيت نيرو در حوزه علوم زيستی کاملا غير قابل اجتناب است. چنانچه ديدی تکاملی را نيز در اين ارتباط پذيرا شويم که دليل ماندگاری، سازش پذيری بهتر با شرايط تغيير يابنده است؛ آموزش پزشکان و حوزويان، آموزشی اقتدار آفرين است چون مهارتی جامع به فرد فارغ التحصيل ارايه می دهد که فرد با استفاده از آن می تواند در زمانها و مکانهای متفاوت به طور موفقيت آميز و عينی وارد عمل شود و نيازهای حال و آينده را مرتفع سازد. بر اين اساس، پيشنهاد می شود تا آموزش حوزه علوم زيستی به صورت يک کل معادل پزشک عمومی/حجت الاسلام توسعه يابد. در حوزه تخصصی PhD (تخصص پزشکی/آيت اله) به سه بخش بزرگ علوم گياهی، علوم جانوری و علوم زيستی انسانی تقسيم شود و بر غنا و عمق آموزش در اين حوزه ها افزوده شود. تنها در حوزه آموزش فوق تخصصی هر بخش به زير رشته هايی تقسيم شود. در اين سيستم، افراد علاقمند به فعاليت در دانشگاهها مفيد است که حداقل تا دوره تخصصی آموزش ديده باشند و بر اساس معيارهای جامع واحد منابع انسانی-آموزش سازمانی به استخدام دانشگاهها در آيند.

۱- Julie Gould, How to build a better PhD, Nature, 528: 22–۲۵ (۰۳ December 2015); doi:10.1038/528022a