بایدن، در انتخابات آمریکا پیروز می‌شود!
مجتبی عمادی
?تقریبا به جز بیست سال سلطنت رضا شاه، در قرن چهاردهم شمسی کشورمان کاملا متاثر از نحوه ارتباط خود با ابرقدرت برآمده از دل ویرانی‌های جنگ جهانی دوم در اروپا و آسیا بوده است؛ ابرقدرتی به نام آمریکا! کتابهای مختلفی در خصوص ارتباط ایران و آمریکا در دوره پهلوی دوم و نوشتارهای مختلفی در خصوص ارتباط جمهوری اسلامی ایران با آمریکا نوشته شده، می‌شود و خواهد شد.خلاصه آنچه با دانش حاضرم در این خصوص از آنچه مطالعه کرده‌ام بدست آورده‌ام آن است که بهترین مثال نحوه ارتباط پهلوی دوم با آمریکا مانند عربستان امروزی به خصوص با رهبری محمد‌بن‌سلمان است: فروش فراوان نفت، خرید فراوان تجهیزات نظامی، انتقال راحت تکنولوژی، نقض جدی حقوق بشر با تعریف آمریکایی، و رفاه ظاهری. اما در این چهل و دو سال، آن ارتباط به ظاهر عالی و به نفع عامه مردم، به ارتباطی پر فراز و نشیب تبدیل شده است. تقریبا آمریکایی‌ها به خصوص در دهه اخیر از هیچ دشمنی آشکار و پنهانی جهت مهار این قدرت مسبوق حاشیه‌ای که به قدرتی منطقه‌ای تبدیل شده است فروگذار نکرده‌اند. به نظرم، کتاب هنر تحریمهای نفیو به زیبایی نشان می‌دهد که چگونه استانداردهای دوگانه حقوق بشری به مسلخ منافع می‌رود و تحریم‌کننده از اثرات کاملا منفی تحریم‌ها بر کیفیت زندگی جامعه تحریم شده چشم‌پوشی می‌کند. درهرحال، چنانکه ماکیاولی، رابرت گرین و رابرت کارو به زیبایی نشان داده‌اند، عرصه قدرت، عرصه دلسوزی و شفقت تام نیست.
? چنانکه در نوشتارهای اندیشکده‌های مختلف آمریکا و کتابی چون آینده قدرت در آمریکا آمده است، آمریکایی‌ها به خصوص نگران چین هستند که می‌تواند در هر دو عرصه قدرت سخت و نرم آمریکا را به چالش بکشد. دنبال کردن آن نوشته‌ها و فهم جاری‌ام از وقایع، مرا به این برداشت رسانده است که به مانند هنگامه‌ی پس از جنگ جهانی دوم و شکل‌گیری دو بلوک شرق و غرب و دوران جنگ سرد به رهبری شوروی و آمریکا، دوباره شاهد شکل‌گیری همان دو بلوک اما با تغییراتی در بازیگران هستیم. با توجه به قدرت نرم و سخت بلوک غرب و فروپاشی شوروی کمونیستی، تا سالهای اخیر علیرغم ابراز نگرانی‌هایی از سوی بلوک غرب و هژمونی آمریکا، چین و روسیه در بزنگاهها مجبور به اطاعت از قدرت هژمون می‌شدند؛ اما به نظرم وقایع سوریه، لیبی و تحریم‌های وحشیانه ترامپ علیه ایران نشان می‌دهد که دیگر چین و روسیه سیاست به نسبت مستقلی از آمریکا در پیش گرفته‌اند. چنانکه اگر کمک‌های پیدا و پنهان و چین و روسیه نبود، این تحریمهای وحشیانه ایران را وادار به تسلیم می‌کرد.
?در بلوک شرق و غرب جدید، ما در بلوک شرقیم و عمده کشورهای حاشیه خلیج فارس، و همسایگان غربی تا اروپا و هندوستان در شرق در بلوک غرب. سابقه تاریخی گرایش ایرانیان را به سوی غرب نشان می‌دهد، چنانکه پهلوی را به بلوک غرب رساند؛ اما اکنون به عنوان قدرت منطقه‌ای البته با چالش‌های جدی داخلی در بلوک شرقیم. بایستی منتظر ماند و نتایج را در آینده دید.
?علاوه بر نتایج نظرسنجی‌ها در آمریکا که پیشتازی بایدن را نشان می‌دهد؛ حمایت قاطع برخی از اعضای حزب جمهوری‌خواه و عملکرد خود ترامپ که به خوبی عملکرد اسلاف مانند او در کشورهای مختلف از لحاظ تاریخی در کتاب دموکراسی‌ها چگونه می‌میرند مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است، جامعه سیاسی آمریکا را به همان جایی رسانده است که بلژیک و فنلاند در قبل از جنگ جهانی دوم و برخلاف آلمان و ایتالیا رسیدند و با عمل به‌موقع نخبگان سیاسی در حمایت از نهادهای دموکراتیک، بلژیک و فنلاند را در دامان افراطی‌های ضد نظام حاکم نینداختند. بر این اساس، برداشتم آن است که نخبگان سیاسی هر دو حزب آمریکا، برای پیروزی بایدن تلاش می‌کنند.
?ضربه شدید تحریمهای وحشیانه- حتی با در نظر گرفتن کمک‌های چین و روسیه- ما را نکشته است؛ اما آسیب جدی به ما به خصوص در این هنگامه‌ی مقابله با کرونا زده است(https://www.brookings.edu/opinions/iran-the-double-jeopardy-of-sanctions-and-covid-19/amp/). چنانچه این پیش‌بینی درست باشد و بایدن بیایید، البته برای ما با چالش‌های جدی تاریخی تجمعی، معجزه‌ای رخ نمی‌دهد؛ اما چنانکه اوبامای دموکرات ایران را به عنوان قدرت منطقه‌ای و دارای راکتور هسته‌ای به رسمیت شناخت؛ بایدن هم کم و بیش مسیر رئیسش را طی خواهد کرد و بنیان بلوک شرق و غرب جدید محکم‌تر خواهد شد. بنابراین، بایدن هم بیایید بایستی استراتژی جامعی در مورد تعارض منافع، انحصار، سوگلی‌گرایی، رانت، آب، طبیعت و فقرزدایی داشته باشیم. به خاطر داشته باشیم که تجربه تاریخی اخیر، فروپاشی بلوک شرق و نه غرب را نشان داده است.
@EmadibaygiGleam
@DrEmadibaygi