a presentation in defence of basic scienceبررسی مفهوم، اهمیت علمی و اقتصادی علوم پایه با تأکیدی ویژه بر علوم زیستی
دكتر روح الله همتي، دكتر مجتبي عمادي
دانشكده علوم – دانشگاه شهركرد

چکیده
در این پژوهش تلاش شده است تا ضمن تبیین مفهوم تحقیقات پایه‌ای نگرش‌ها نسبت به علوم پایه تغییر نموده، انتظارات از این علوم واقع‌بینانه شده و اهمیت آن‌ها در پیشرفت همه جانبه کشورها مشخص شود. تحقیقات پایه‌ای به دنبال کشف علل و چیستی است، لیکن تحقیقات کاربردی با هدف یافتن راه‌حل برای یک مشکل خاص انجام می‌شوند. صنایع به دلیل سوددهی کوتاه مدت تحقیقات کاربردی به خوبی از علوم کاربردی و فرآیند توسعه حمایت می‌کنند ولی تحقیقات پایه‌ای به دلیل طولانی مدت بودن و غیرقابل پیش‌بینی بودن زمان بازگشت سرمایه یا سوددهی اقتصادی، مورد توجه صنعت و بخش خصوصی قرار نمی‌گیرند و دولت‌ها تنها حامیان اصلی علوم پایه هستند. تجربه دولت آمریکا در حمایت مالی از علوم پایه از ۱۹۴۵ و پشت سر گذاشتن ژاپن در اوایل ۱۹۹۰ و نیز تداوم حمایت از علوم پایه در شرایط سخت اقتصادی اتحاد دو آلمان شرقی و غربی در دهه ۹۰ میلادی، نشان می‌دهد که در کشور ما نیز جهت پیشرفت می‌بایست دیدگاه خود را در مورد چگونگی حمایت مالی و همچنین انتظارات خود را از علوم پایه تغییر دهیم زیرا ماهیت وجودی علوم پایه ارتباطی با کاربرد ندارد بلکه وظیفه آن‌ها تولید دانش است. نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که کشورهای پیشرفته تولیدات علمی بسیار زیادی در علوم پایه و به ویژه در علوم زیستی داشته‌اند.
واژگان کلیدی: تحقیقات پایه، تحقیقات کاربردی، علوم پایه، علوم کاربردی، توسعه و نوآوری

تحقیقات را می‌توان به دو دسته پایه‌ای و کاربردی تقسیم نمود. تحقیقات پایه‌ای را بنیادین یا محض نیز می‌نامند و عامل پیش‌برنده در این نوع تحقیقات کنجکاوی یا علاقمندی به پاسخگویی به یک سوال خاص می‌باشد. همچنین، انگیزه اصلی جهت انجام این تحقیقات کسب دانش است، هدف آن‌ها ساختن یا اختراع یک چیز نیست و امکان هیچگونه ارزش‌گذاری تجاری بر روی تحقیقات پایه‌ای وجود ندارد، معمولا این نوع تحقیقات به تحول می‌انجامند و بسیاری از دانشمندان، تحقیقات پایه‌ای را مبنا و منشاء تحقیقات کاربردی می‌دانند (۱). در ارتباط با تحقیق پایه‌ای جی.جی. تامسون کاشف الکترون به زیبایی می‌گوید هنگامی که ماهیت الکترون برایم مورد سوال بود به کاربرد الکترون توجهی نداشتم و فقط در دنیای فیزیک محض به دنبال درک ماهیت واقعی الکترون بودم تا سرانجام کنجکاوی مرا به سمت کشف الکترون سوق داد (۲)؛ اما واقعیت این است که پس از کشف الکترون، الکترونیک، مخابرات و به طور کلی علوم مهندسی با سرعت متحول شد. بیشتر اطلاعات ما در ارتباط با وراثت و ژنتیک مدیون تحقیقات پایه‌ای گریگور مندل بر روی نخود فرنگی (۳) و تحقیقات تی.اچ.مورگان بر روی مگس سرکه است (۴). همچنین ساختار DNA طی تحقیقات پایه‌ای و به وسیله جیمز واتسون وفرانسیس کریک کشف شد (۵) که اهمیت این کشف در درمان بیماریها و پیشرفت علم ژنتیک مشهود است؛ اگر ساختار DNA کشف نمی‌گردید مطالعه در مورد ژن‌های دخیل در بیماری‌ها عملاً به نتیجه‌ای ختم نمی‌شد و یا امکان تولید داروهای نوترکیب وجود نداشت. مطالعه بر روی تگ پلیمراز در ابتدا بیهوده به نظر می‌رسید ولی امروزه می‌بینیم که بسیاری از پیشرفت‌های علوم پزشکی و کشاورزی مدیون کشف این آنزیم مهم هستند (۶). ریشه بسیاری از وسایل الکترونیکی امروزی مثلاً ژنراتور در تحقیقات مایکل فارادی قرار دارد؛ زیرا او اصل القاء مغناطیسی را کشف نمود، یعنی مشخص نمود که بین الکتریسیته و مغناطیس رابطه وجود دارد (۷). کارهای تحقیقاتی پایه‌ای ویلهلم رونتگن منجر به شناخت ویژگیهای اشعه ایکس شد (۸) و ارنست اُ. لورنس به عنوان یک محقق علوم پایه‌ سیکلوترون را اختراع نمود (۹). همچنین، تحقیقات پایه‌ای آزمایشگاه LBNL) Lawrence Berkeley National Laboratory) وابسته به وزارت نیرو (انرژی) ایالات متحده آمریکا منجر به شناخت بسیاری از رادیوایزوتوپها شد که امروزه جهت تحقیقات پزشکی مورد استفاده قرار می‌گیرند (۱۰). تحقیقات کاربردی در جهان امروزی با هدف کسب دانش انجام نمی‌شوند بلکه بیشتر به منظور رفع مشکلات کاربردی هستند و به اصلاح» ختم می‌شوند (۱۱). برای مثال اصلاح محصولات کشاورزی، درمان یک بیماری، بهبود کارایی انرژی در منازل و ادارات و نیز بهبود شیوه‌های حمل‌ونقل، تحقیقات کاربردی به شمار می‌روند. واکسیناسیون افراد در برابر بیماریهای مختلف سالانه جان هزاران نفر را نجات می‌دهد. در ۱۷۹۰، ادوارد جنر تکنیک واکسیناسیون افراد در برابر آبله را توسعه داد (۱۲) و در ۱۸۸۵، لوئیس پاستور واکسن هاری را تلقیح نمود (۱۳) و اخیراً در ۱۹۵۳، یوناس سالک واکسن خوراکی فلج کودکان را توسعه داد (۱۴). کشف اتفاقی پنی‌سیلین به وسیله الکساندر فلمینگ در ۱۹۲۸ صورت گرفت (۱۵) که همه این موارد جزو تحقیقات کاربردی محسوب می‌شوند.
دانش تولید شده در تحقیقات علوم پایه در دراز مدت و با گذشت زمان به صورت محصول به چرخه اقتصاد کشورها برمی‌گردد (۱۶). در اینجا به سه مورد از منافع تحقیقات پایه‌ای اشاره می‌شود:
۱- مطالعه اخیر بنیاد ملی علوم آمریکا نشان می‌دهد که در ثبت اختراع‌های صنعتی حدود ۷۳ درصد از مقالات ارجاعی مربوط به تحقیقات علوم پایه است که این مقالات پایه‌ای عمدتاً با حمایت دولت از تحقیقات بنیادین ارائه شده‌اند (۱۷).
۲- یک اقتصاددان معروف به نام جان کی برآورد نموده است که در بدبینانه‌ترین شرایط بدون وجود الکتریسیته درآمد ملی انگلستان حداقل ۵ درصد کاهش خواهد یافت، وی تخمین زده است که سود اقتصادی دولت انگلستان از تسریع در توسعه الکتریسیته تحت تأثیر پژوهش‌های فارادی، ماکسول و دیگران در سال ۱۹۸۵ حدود ۲۰ میلیارد پوند و امروزه حدود ۴۰ میلیارد پوند است (۱۸).
۳- بر مبنای تحقیقات ادوین منسفیلد در ۱۹۹۱ ادعا شده است که نرخ بازگشت سرمایه‌های دولتی اختصاص داده شده به علوم پایه ۲۸ درصد است؛ اعداد و ارقام وی از مطالعه ۷۵ شرکت از هفت نوع صنعت مختلف بدست آمده است. او با استفاده از اطلاعات بدست آمده از مدیران شرکت‌های تحقیقات و توسعه دریافت که سهم نوآوری شرکت‌هایی که در سالهای ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۵ تجاری‌سازی شده‌اند در صورتیکه تحقیقات پایه‌ای انجام نمی گرفت، ۱۵ سال پس از ارائه اولین محصول امکان نوآوری وجود نداشت به همین دلیل او میزان بازگشت سرمایه صرف شده برای تحقیقات بنیادین را بالا ذکر نموده است (۱۹).
۴- در دهه ۱۹۸۰ به دلیل حمایت زیاد ژاپن از تحقیقات کاربردی و توسعه، این کشور از وضعیت اقتصادی بسیار خوبی برخوردار بود و اکثر بازارهای دانش‌بنیان آمریکا در مقابل آن از دست رفت؛ این وضعیت باعث شد که بسیاری از افراد به این نتیجه برسند که بسیاری از صنایع آمریکا (مثلاً صنعت نیمه هادی‌ها) به طور کلی از بین خواهند رفت. ولی به دلیل سرمایه گذاری‌هایی که بر روی تحقیقات پایه‌ای در آمریکا از قبل آغاز شده بود یک انقلاب در اقتصاد این کشور ایجاد شد و بازارهای جدید در بیوتکنولوژی، چند رسآن‌های، نرم‌افزار و دیجیتال پدید آمد. درحالیکه اوضاع اقتصاد ژاپن از اوایل ۱۹۹۰ رو به وخامت و رکود نسبی گذاشت. در دهه ۸۰ میلادی آمریکا ۲/۷% از تولید ناخالص داخلی را به تحقیق و توسعه اختصاص داد، در حالیکه ۵۳% این سرمایه‌ها سهم بخش خصوصی بود و سرمایه‌گذاری قابل‌توجهی (۰/۵% از تولید ناخالص داخلی) نیز در علوم پایه صورت گرفته بود. در همان دهه ژاپن ۲/۹% از تولید ناخالص داخلی را به تحقیق و توسعه اختصاص داده بود که ۸۱% آنرا بخش خصوصی تأمین می‌کرد (طبیعی است که بخش خصوصی تمایلی برای سرمایه‌گذاری بر روی تحقیقات پایه‌ای ندارد) به همین دلیل سهم تحقیقات پایه‌ای ژاپن در این سال‌ها بسیار ناچیز بوده است و علت رکود نسبی ژاپن را بی‌توجهی به تحقیقات پایه‌ای می دانند (۴۵).
۵- از نظر تاریخی در ارتباط با حمایت دولت‌ها از علوم پایه می‌توان به ماجراهای رخ داده در آلمان، ژاپن و آمریکا اشاره نمود که ذکر آن‌ها فرد را به تأمل وامی‌دارد. پس از اتحاد دو آلمان رؤسای بزرگترین سازمآن‌های تحقیقاتی این کشور نامه‌ای سرگشاده خطاب به وزیر تحقیقات دولت فدرال یعنی یورگن روتگرز نوشتند و از وی خواستند با توجه به هزینه‌های سنگین اتحاد دو آلمان، به منظور حمایت از تحقیقات کاربردی، اعتبارت تخصیص‌یافته به تحقیقات پایه‌ای قطع‌شده و صرف تحقیقات کاربردی و توسعه شود ولی وزیر تحقیقات به منظور جلب رضایت رؤسای بزرگترین سازمآن‌های تحقیقاتی کشور این اعتبارات را کاهش نداد که این موضوع بیانگر درک اهمیت علوم پایه توسط وی است (۲۰).
۶- اندرو توله به عنوان یک اقتصاددان، در سال ۱۹۹۹ نشان داد که ۱% افزایش در گنجینه‌های دانش در اثر تحقیقات پایه‌ای منجر به ۲ تا ۲/۴ % افزایش در تعداد ترکیبات جدید تجاری در علوم بیومدیکال می‌شود (۵۰)؛ یعنی نرخ بازگشت سرمایه در کوتاه مدت حداکثر حدود ۴۱ % خواهد بود (۵۱) که رقم بسیار خوبی است.
بررسی ها نشان می دهد که در برخی جوامع صنعتی از ۱۹۴۵ تا ۱۹۸۰ حمایت از علوم پایه روند مطلوبی داشته است؛ این روند تحت تأثیر گزارش ونور بوش مشاور علوم ریاست جمهوری ایالات متحده با عنوان «علم مرز بی‌پایان» قرار داشته است؛ وی در گزارش خود اعلام نمود که هزینه اختصاص داده شده برای تحقیقات علوم پایه‌ای دیر یا زود در رفاه، بهداشت و امنیت ملی دیده خواهد شد، هیچ کس نبایستی این نگرانی را داشته باشد که تحقیقات پایه‌ای چه زمانی یا چه مقدار برای جامعه سودمند است. این جملات میزان حمایت‌های دولتی را از علوم پایه افزایش داد (۱۱،۲۰ و ۲۱). دولت‌ها در برابر تحقیقات علوم پایه وظایفی بر عهده دارند که مهمترین آن‌ها حمایت مالی است زیرا منافع آن‌ها در آینده به رشد و توسعه اقتصادی کمک خواهد نمود (۲۲). به طور کلی تولیدات علوم پایه کالای عمومی هستند و معمولاً در دسترس عموم قرار دارند (۲۳) و افرادی که با تحقیقات پایه‌ای تحولات عظیمی را در علم ایجاد نموده‌اند مستقیماً سودی به جیب نخواهند زد زیرا قوانین طبیعی قابل انحصار نیستند و در درازمدت و به صورت غیرقابل پیش‌بینی، درآمدزا خواهند شد؛ برای مثال، وارثان نیوتن (چنانچه وارثی داشته باشد) در صورت مهیا بودن شرایط جهت انحصار امتیاز محاسبات وی می‌توانستند وضعیتی بهتر از خانواده‌های سلطنتی داشته باشند ولی واقعیت این است که هیچ کس نمی‌تواند قوانین ریاضیاتی را انحصاری نماید. لذا طبیعی است که می‌توان از دولت‌ها انتظار داشت به پاس چنین تحقیقاتی از علوم پایه و محققین آن حمایت به عمل آورند، زیرا در صورتی که یک تحقیق سودآوری مالی قابل پیش‌بینی در کوتاه مدت داشته باشد (تحقیقات کاربردی و فرآیند توسعه) دولت می‌تواند مسئولیت حمایت مالی خود را به صنایع یا همان بخش خصوصی واگذار نماید ولی امروزه صنعت تمایل به انجام تحقیقات پایه‌ای ندارد زیرا جهان تجارت بر رقابت استوار است. معمولاً صنایع تمایل دارند که بر روی پروژه‌هایی سرمایه‌گذاری کنند که در کوتاه مدت به تولید محصول یا فرآیند می‌انجامند و بدیهی است که تجارت مسئولیت حمایت از تحقیقات درازمدت پایه‌ای را نمی‌پذیرد به همین دلیل دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی دولتی وظیفه حمایت از علوم پایه را بر عهده دارند. برای مثال دولت فدرال آمریکا در فواصل سالهای ۱۹۵۳ تا ۲۰۰۴ با میانگین نرخ واقعی سالانه ۶/۳ % از علوم پایه حمایت نموده است، این در حالیست که در ارتباط با تحقیقات کاربردی (رابط دانش به کاربرد) این رقم ۳/۵ % و در مورد فرآیند توسعه (تجاری نمودن محصول) این رقم ۲/۲ % بوده است. بررسی آمار و ارقام ذکر شده که بر مبنای اطلاعات منتشر شده از بنیاد ملی آمریکا می‌باشد، واگذاری تقریباً کامل وظیفه حمایت مالی علوم کاربردی و فرآیند توسعه به صنایع و حمایت دولت فدرال از علوم پایه قابل تأمل است (۲۴). در آمریکا دولت بیشترین میزان اعتبارات علوم پایه را تأمین می‌کند و صنایع بیشترین میزان اعتبارات را به تحقیقات کاربردی و توسعه اختصاص می‌دهند و علیرغم اینکه دولت فدرال بخش اعظم مسئولیت حمایت مالی از تحقیقات کاربردی و توسعه را به صنایع واگذار کرده است اما همچنان حامی مالی قدرتمند علوم پایه است ، اگر چه بخش خصوصی نیز سهم بسیار کمی از اعتبارات خود را به تحقیقات پایه اختصاص می‌دهد. دولت فدرال ملزم است که بیشترین توجه را به علوم زیست-پزشکی داشته باشد، ضمن اینکه نظر سنجی از عموم مردم در آمریکانشان دهنده تأکید آنها بر حمایت مالی از تحقیقات پایه‌ای بوده است (تصاویر ۱،۲،۳ و ۴) (۲۵).
با وجود حمایت نسبتاً خوب از علوم پایه، در گزارش کمیته اقتصادی مشترک کنگره از میزان اعتبارات اختصاص داده شده به علوم پایه که حدود ۰/۳ % از تولید ناخالص داخلی (GDP) در سال ۲۰۰۸ را تشکیل می دهد، اظهار نارضایتی شده است و بر توجه بیش از پیش به علوم پایه تأکید شده است (۲۶). سهم GDP اختصاص داده شده به تحقیق و توسعه در سال ۲۰۰۸ در ایران ۰/۷۹ % بوده است در حالیکه در آمریکا این رقم در ۲۰۰۹ حدود ۲/۸۸ % بوده است (۲۵). در صنعت مکرراً از واژه «تحقیق» جهت توصیف نوآوری در فن‌آوری موجود استفاده می‌شود که به جای آن محققان دانشگاهی معمولاً از واژه «توسعه» استفاده می‌کنند؛ اینگونه کاربردهای مختلف واژه «تحقیق» سبب سوءتفاهم شده است (اگر در مقطعی از تاریخ پیشرفت در توسعه رخ داده است به اشتباه آنرا تحقیق نامیده و با استناد به این موارد سرمایه‌گذاری بر روی علوم پایه را چندان مفید ندانسته‌اند). همچنین برخی سوءتفاهم‌ها ناشی از فرض‌هایی است که از وجود یک مدل خطی بین تحقیقات پایه‌ای و کاربردی و سپس توسعه صنعتی و تولید محصول بحث می‌کنند؛ این در حالیست که مواردی از پیشرفت‌های فن‌آوری وجود دارد که منجر به پیشرفت تحقیقات پایه‌ای شده است؛ برای مثال جرج پورتر برنده جایزه نوبل در شیمی می‌گوید که «بیش از آنکه موتور بخار مدیون ترمودینامیک باشد، این ترمودینامیک است که مدیون موتور بخار می‌باشد».
از آنجایی که در آمریکا علوم پایه بیشتر از طریق سرمایه دولتی حمایت می‌شود، طبیعی است که مالیات ‌دهندگان آمریکایی انتظار داشته باشند که تأثیر تحقیقات علمی را به سرعت در زندگی خود ببینند، به همین دلیل برخی اعضای کنگره آمریکا تصمیم گرفتند که به پژوهش‌های بنیادین به ویژه پروژه‌هایی که احتمالا برای مدتی نمی‌توانند منجر به کارهای کاربردی شوند اعتباری اختصاص ندهند؛ فلسفه‌ای که در سال ۱۹۹۳ سبب عقیم ماندن پروژه SSC در تکزاس شد(۲۸) و در آزمایشگاه LBNL اعتبارات دستگاه‌های مهم مربوط به تحقیقات بنیادین از جمله شتاب‌دهنده خطی آهن سنگین (HILAC) و بواترون قطع شد که این تغییر نگرش در اولویت‌های ملی، بسیاری از محققین را عمیقاً نگران نمود و در ژوئن ۱۹۹۶ حدود ۶۰ نفر از برندگان جوایز نوبل با ارسال نامه‌ای برای ریاست جمهوری یعنی کلینتون و تمامی اعضای کنگره، نسبت به ادامه این روند هشدار دادند و رفع سریع این مشکلات را خواستار شدند (۲۹). هر چند که در این مدت تمام اعتبارات تخصیص داده شده به علوم پایه کاهش نیافت، مثلاً در پروژه ژنوم انسانی که در آن علوم زیستی (علوم پایه) نقش اصلی را بر عهده داشت، اعتبارات قطع نشد؛ اگر چه پروژه ژنوم انسان یک پروژه کاربردی بود لیکن به منظور درک بهتر ماهیت کروموزوم و استفاده از تکنیک‌های مختلف، ابتدا مدل‌های ساده‌تر از انسان یعنی مگس سرکه، کرم نماتود و مخمر و باکتری عمیقاً مورد مطالعه قرار گرفته و اثرات این پروژه بر کشفیات بعدی و نیز توسعه اقتصادی دولت‌ها به ویژه آمریکا بسیار زیاد بوده است (۳۰).
همان‌گونه که پیشتر نیز ذکر شد، دولت فدرال آمریکا ملزم شده است که از بین رشته‌های مختلف علوم پایه، به علوم زیستی توجه ویژه داشته باشد. در سال ۲۰۰۹ بیشترین تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی مورد حمایت مالی دولت فدرال، مربوط به علوم زیستی بوده و موسسه ملی بهداشت آمریکا (NIH) هفتاد و پنج درصد از دانشجویان تمام‌وقت تحصیلات تکمیلی علوم زیستی را مورد حمایت مالی قرار داده است. همچنین بیشترین ارجاعات ثبت اختراع‌ها در آمریکا در فاصله ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۸ مربوط به مقالات علوم زیستی بوده است (شکل ۵) (۲۵).
موارد فوق تأکیدی است بر ثبات مفهوم علوم پایه و اهمیت علمی و اقتصادی این علوم، که بدین منظور علوم زیستی به عنوان یک نمونه از علوم پایه‌ای مورد بررسی بیشتر قرار خواهد گرفت.

اهمیت علمی و اقتصادی علوم زیستی
اخیراً در دسامبر ۲۰۰۹ در گزارشی با عنوان ضرورت پیشگامی آمریکا در زیست‌شناسی نوین توسط بنیاد ملی علوم و فناوری آمریکا ضرورت پیش‌شرط استیلای ایالات متحده آمریکا را بر علوم و فناوری برتر، توجه جدی به زیست‌شناسی نوین دانسته‌اند. زیست‌شناسی نوین با کمک علوم مختلف از جمله علوم زیستی، فیزیک، شیمی، فناوری اطلاعات، مهندسی و ریاضیات می‌تواند پاسخگوی نیازهای اساسی در بخش‌های بهداشت، غذا، انرژی و محیط‌زیست باشد. طبق این گزارش برخی مطالعات نشان می‌دهد که علوم راهبردی جهان شامل بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی، فناوری اطلاعات، مواد جدید، هوافضا و هسته‌ای می‌باشند. همچنین چند مطالعه دیگر نیز این علوم راهبردی را NBIC دانسته‌اند که شامل Nano (نانو)، Bio (زیست شناسی)، Info (فناوری اطلاعات) و Cogno (علوم شناختی) می‌باشند. علت اهمیت علوم زیستی و ظرفیت بالای آن در حل مشکلات فراروی بشر این است که اطلاعات زیست‌شناختی از طبیعت کسب می‌شود؛ طبیعت خود روند تکامل را طی میلیون‌ها سال پشت سر گذاشته است و رازهای میلیون‌ها سال تکامل در آن نهفته است، کشف این رازها به معنای کشف علم و فناوری است (۳۱).
اتحادیه اروپایی نیز سرمایه گذاری در علوم زیستی و بیوتکنولوژی یک راهبرد مهم برای پیشرفت اروپا دانسته است و برآورد شده است که از ابتدای ۲۰۰۰ تا پایان ۲۰۱۰ میلادی میزان درآمد ناشی از تحقیقات علوم زیستی و بیوتکنولوژی ۲۰۰۰ میلیارد یورو بوده است (۳۲).
با توجه به مطالب یادشده و به منظور درک هر چه بهتر نقش علوم زیستی به عنوان نمونه‌ای از علوم پایه‌ای، در توسعه علوم پزشکی و دیگر علوم اندکی از کشفیات مهم زیست‌شناسان را بررسی می‌نماییم:

۱- مطالعات سالوادور لوریا و ماری هیومن در فاصله سالهای ۱۹۵۲ تا ۱۹۵۳ نشان داد که سویه‌ای از باکتری اشرشیا کولی مانع رشد ویروس باکتریوفاژ می‌شود. سپس این مطالعات به وسیله ورنر آربر در ۱۹۶۵ نتیجه داد و او به طور بیوشیمیایی این پدیده را تفسیر نمود و در ۱۹۶۸ ام.مزلسون و آر.یوان توانستند که آنزیم اشرشیا کولی K را استخراج کنند، اگرچه این آنزیم الگوی برش تصادفی داشت و کاربردی در کلونینگ نیافت. در ۱۹۷۰ دو بیولوژیست به نام‌های اسمیت.اچ.اُ و ویلکوکس .کا. دبلیو توانستند آندونوکلئازی را بیابند که T7DNA را به چندین تکه برش می‌داد (HindII) و در همان سال اسمیت.اچ.اُ و کلی.تی.جی توانستند آندونوکلئاز R را شناسایی و حتی جایگاه برش آنرا مشخص نمودند. در ادامه درسال ۱۹۷۱ دانیل ناتانز و کاتلین دانا با اهداف کاربردی از آندونوکلئاز محدودکننده جهت نقشه‌یابی ژنوم SV40 و یافتن منشاء همانندسازی آن استفاده نموده و بیولوژِی مولکولی مدرن را متولد کردند و بدین ترتیب زمینه ظهور بیوتکنولوژی فراهم شد. امروزه از آنزیم‌های محدودکننده در بیوتکنولوژی و بیولوژی مولکولی استفاده می‌شود و واکسن‌های نوترکیب، انواع دستکاری‌های ژنتیکی گیاهان و جانوران به لطف این کشف مهم پیشرفت داشته‌اند(۳۴).
۲- جیمز واتسون، فرانسیس کریک (فیزیکدان) و موریس ویلکینز در ۱۹۵۳ ساختار DNA را کشف نمودند (۵) و در پی آن مهمترین پیشرفت‌های بیولوژی، پزشکی و کشاورزی رخ داد.

۳- جی. گوردون و اف. رادل در ۱۹۸۱ حیوانات ترانسژنیک را تولید کردند که دارای پتانسيلهای متنوعي می‌باشند و در انواع تحقیقات زیست-پزشکی از جمله توليد داروهاي مفيد، واکسن‌ها و هورمون‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند (۳۶ و ۳۷). برای مثال، حيوانات مهندسي شده می‌توانند شیر دارای آنتی بادی تولید کنند که پس از تخلیص آنتی‌بادی‌ها از شیر، می‌توان جهت امورات درمانی آن‌ها را مصرف نمود (۳۸).
۴- کشف miRNA توسط آرسی. لی ، آر ال.فین بائوم و وی.آمبروس در کرم آزاد زیست و غیر انگلی C.elegance در ۱۹۹۳ گزارش شد که هم اکنون تعداد ارجاعات آن از مرز ۳۶۰۰ گذشته است(۴۰,۳۹). امروزه تحقیقات وسیعی بر روی این نوع RNA انجام می‌شود و در ژن درمانی کاربرد وسیعی پیدا کرده است. نگاهی به تاریخچه کشف miRNA نشان می‌دهد که این تحقیقات جهت مطالعه مسیر تکوین کرم C.elegance انجام شد و پس از مشاهده چند الیگونوکلئوتید غیر کدکننده درکرم C.elegance و مطالعات بعدی زیست‌شناسان miRNA کشف آن امکانپذیر شد که امروزه کاربرد دارودرمانی یافته است.
۵- پل ماکسیم نرس در سال ۲۰۰۱ جایزه نوبل را به پاس کشف پروتئین‌های دخیل در چرخه سلولی در مخمر دریافت نمود (۴۲,۴۱ و ۴۳). امروزه بسیاری از مطالعات سرطان بر روی این پروتئین‌ها انجام می‌شود.
۶- اندرو فایر با تحقیقات خود بر روی کرم C.elegance توانست RNAi را کشف نماید و نتایج خود را در ۱۹۹۸ منتشر کرد سپس در سال ۲۰۰۶ جایزه نوبل را دریافت نمود (۴۴). امروزه از این الیگونوکلئوتیدها جهت خاموش کردن ژن‌ها و تولید واکسن استفاده می‌شود.

روش تحقیق
روش تحقیق به صورت توصیفی و با رویکرد جستجوی کتابخانه‌ای است. همچنین در ارتباط با میزان سرمایه‌گذاری‌ها و تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی آمریکا به سایت بنیاد ملی علوم آمریکا مراجعه شد و نمودارها با استفاده از اکسل ۲۰۰۷ ترسیم گردید.

بحث و نتیجه گیری
اهمیت محوری تحقیقات علوم پایه‌ای بر هیچ کس پوشیده نیست. یک جرقه در ذهن یک فرد می‌تواند منجر به انجام یک تحقیق پایه‌ای شده و شاید نتایج این تحقیق در آینده وضعیت کشور را متحول کند. علوم پایه از نظر فرهنگی و اقتصادی دارای اهمیت است و حمایت دولت‌ها از آن ضروری است و از ویژگی‌های تحقیقات پایه می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:
الف) با اهداف نهایی افزایش دانش به عنوان اموال عمومی، انجام می‌شوند و فاقد اهداف کاربردی می‌باشند.
ب) ممکن است پس از سالیان دراز و به صورت غیر قابل پیش‌بینی تأثیر خود را نشان دهند.
عدم امکان پیش‌بینی تأثیر تحقیقات پایه‌ای با ذکر جملاتی از ارنست رادرفورد به عنوان پدر علم هسته‌ای و برنده جایزه نوبل شیمی در ۱۹۰۸ بهتر قابل درک است؛ وی این مطلب را در ۱۹۳۰ اظهار نموده است: «بحث استفاده از تبدیلات اتم‌ها به عنوان منبع تولید برق یاوه‌گویی است» (۲۰). هنگامی که حتی رادرفورد هم نمی تواند کاربرد انرژی هسته‌ای را در تولید برق پیش‌بینی کند چه کسی می‌تواند کاربرد دقیق تحقیقات پایه‌ای را پیش‌بینی نماید؟
نحوه نگرش به علم در سیاست‌های دولت آمریکا به عنوان کشوری که تاکنون به مدت سه دهه در صدر تولیدکنندگان علمی دنیا بوده است، جالب توجه می‌باشد. در گزارش کمیته اقتصادی مشترک کنگره آمریکا که ماه می‌ ۲۰۱۰ منتشر شد، تأکید شده اکنون که پس از رکود اقتصادی اقتصاد آمریکا به تدریج در حال بهبود است، باید از فرصت استفاده نماییم، ایالات متحده بایستی با دقت نسل بعدی نوآوری‌ها را شناسایی و حمایت نماید تا صنایع جدید ایجاد شده، فرصت‌های شغلی به وجود آمده و رشد اقتصادی تداوم یابد، تحقیقات پایه‌ای می‌تواند نقش اصلی را در راه‌اندازی نوآوری‌ها داشته باشد، امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند علوم پایه هستیم تا ما را به مقصد رهنمون سازد (۲۶).
دولت فدرال آمریکا طی دو دهه گذشته سهم سرمایه‌گذاری‌ها در علوم زیستی را از ۴۰ درصد به ۵۰ درصد افزایش داده است (۴۷) و به همین دلیل افزایش تولیدات علمی در زمینه علوم زیستی (۴۶)، تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم زیستی و هزینه صرف شده برای تحقیقات علوم پایه در دانشگاه‌های آمریکا سبب توسعه بیوتکنولوژی در این کشور شده است؛ بنابراین، کشورهای پیشرفته توجه ویژه‌ای به علوم پایه دارند و قفل بسته پیشرفت را فقط می‌توان با یافتن کلید گمشده که همان درک صحیح علوم پایه است، باز نمود و در پی آن پیشرفت حاصل خواهد شد. بدیهی است که با هر توجیهی در صورت عدم سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی کافی در زمینه علوم پایه و تغییر هر چه بیشتر سرمایه‌گذاری‌ها به زمینه‌های کاربردی سرنوشتی بهتر از ژاپن ۱۹۹۰ در انتظار نخواهد بود.
بایستی در نظر داشته باشیم که هر نوع تلاش به منظور جهت‌دهی به تحقیقات علوم پایه با اهداف اقتصادی مثلاً فیلتر نمودن تحقیقات درازمدت پایه‌ای جهت تولید نتایج دارای کاربرد به دلیل احساس نیاز فوری جامعه، شاید در کوتاه مدت نتیجه‌بخش باشد و توجیه نیز داشته باشد ولی در درازمدت اثرات مخربی بر تولید دانش خواهد گذاشت؛ زیرا انجام تحقیقات همانند کار هنری است، بسیاری از ایده‌ها را پژوهشگر از محیط اطراف خود الهام می گیرد و سوق دادن آن‌ها به سمت و سویی خاص امکان‌پذیر نیست و وجود آزادی عمل نسبی در انجام تحقیقات ضروری است. در غیر این صورت و در درازمدت کیفیت علمی کاهش خواهد یافت، زیرا محقق پایه‌ای با احساس آزادی عمل نسبی در تحقیقات قطعاً نتایج بهتری به دست می‌آورد و درک این نکته ضروری است.
تردیدی نیست که اگر در یک قرن گذشته این نگرش وجود نداشت که تحقیقات پایه‌ای بی‌توجه به کاربرد نتایج انجام می‌شود و پژوهش‌ها صرفا به دلیل کنجکاوی یا درک علل است، تامسون الکترون را کشف نمی‌کرد، آلبرت اینشتین هیچ نظریه‌ای ارائه نمی‌کرد، واتسون ساختار DNA را کشف نمی‌کرد، همچنین پروتئین‌های دخیل در چرخه سلولی کشف نمی‌شد و بی‌تردید امروزه پروتئومیکس و ژنومیکس نیز وجود نداشت.
اگر چه به نظر می‌رسد که نیاز مبرم جامعه به تحقیقات کاربردی سبب جهت‌دهی به تحقیقات پایه‌ای شده است ولی جمعیت شاغلین به تحصیل در رشته‌های علوم پایه نسبت به علوم کاربردی (فنی، علوم پزشکی و کشاورزی) که حدود نیمی از دانشجویان کشور را تشکیل می‌دهند (۴۸) بسیار کم است. با توجه به اینکه اهداف تحقیقات علوم پایه تولید دانش است (هر چند که دانش تولیدی در علوم پایه بعدا توسط علوم کاربردی و سپس طی توسعه به محصول تبدیل می‌شود)، چنانچه نیاز کشور در زمینه تحقیقات کاربردی رفع نشده باشد، در این صورت بازنگری در سرفصل‌ها و انتظارات و نیز بررسی میزان تأثیر و کارآمدی تحقیقات کاربردی آنان و یافتن علل عدم رفع نیازهای کاربردی جامعه به وسیله متخصصین این علوم ضروری به نظر می‌رسد. هدف از تربیت این متخصصین کاربردی کردن دانش و فراهم نمودن شرایط برای توسعه است، بنابراین اندیشیدن تمهیداتی می‌توان توانایی آنان را در رفع نیازهای کاربردی کشور افزایش داد. نظر به اهمیت علوم پایه به طور اعم و علوم زیستی به عنوان یک علم پایه‌ای راهبردی به طور اخص، ذکر چند نکته ضرورت دارد:
شاید بسیاری از مطالعات پایه‌ای که منجر به کشف miRNA شد، روزگاری مضحک و بی‌فایده به نظر می‌رسید، همانگونه که امروزه پس از انجام تحقیقات پایه‌ای بلافاصله این سوال نامتناسب که ناشی از عدم شناخت ماهیت پایه‌ای و فلسفه وجودی این علوم است پرسیده می‌شود که این تحقیق دارای چه کاربردی است؟ به راستی اگر از اولین محققین کاشف miRNA این سوال پرسیده می‌شد، پاسخی برای آن داشتند؟ اما امروز همان افراد می‌توانند پاسخ سوال خود را بیابند. نتیجه این است که لطفاً نگران نتایج کنونی تحقیقات پایه‌ای نباشید، گذشت زمان پاسخ قانع کننده‌ای به سوال شما خواهد داد.
با وجود این، در صورت لزوم جهت انجام تحقیقات منجر به کاربرد، می‌توان از روش چند رشته‌ای استفاده نمود؛ یعنی تیمی از محققین رشته‌های مختلف در کنار یکدیگر مورد استفاده قرار گیرد. مثلاً محققان علوم زیستی، شیمی یا فیزیک در پروژه تحقیقاتی مشترک در کنار علوم کاربردی به کار گرفته شوند (۴۹).
به هر حال اگر بخواهیم جان تازه‌ای به تحقیقات پایه‌ای ببخشیم، بهتر است بدانیم که اختصاص فرصت‌های شغلی یا ارزشگذاری بر روی علوم مختلف با در نظر گرفتن ماهیت وجودی رشته‌های تحصیلی و نیز اهمیت واقعی آن‌ها به رونق این رشته‌ها می‌انجامد. برای مثال، چنانچه تزریق هرچه بیشتر اعتبارت، توسعه و تجهیز پژوهشکده‌ها و مراکز تحقیقاتی دولتی و نیز توسعه دانشگاه‌ها با هدف به‌کارگیری فارغ‌التحصیلان علوم پایه از جمله علوم زیستی به منظور تولید دانش مورد توجه جدی قرار گیرد، در آینده این دانش پس از کاربردی شدن و توسعه می‌تواند به گردش چرخ اقتصاد کمک نماید.
از دیگر نکات مهم در مورد علوم پایه این است که برگزاری نشست‌هایی با مشارکت اقتصاددانان و جامعه‌شناسان برجسته کشور جهت بررسی و تببین و تغییر نگرش در ارتباط با اهمیت اقصادی و اجتماعی این علوم و ارائه راهکارهایی جهت سرمایه‌گذاری هرچه بیشتر در زمینه تحقیقات بنیادین ضرورت جدی دارد.
با توجه به روند حمایت مالی مؤسسه ملی بهداشت آمریکا از علوم زیستی به نظر می‌رسد که بهتر است وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از توانمندی‌های علوم زیستی به عنوان یکی از علم پایه ای در سطوح تحقیقاتی و آموزشی استفاده نماید و حتی از برخی تحقیقیات بنیادین علوم زیستی نیز حمایت کند زیرا بخش زیادی از منافع این تحقیقات بعداً به امور بهداشتی برخواهد گشت.

سخن آخر این است که تجربه بی‌توجهی ژاپن به علوم پایه نشان داد که تحقیقات پایه‌ای را نمی‌توان به امید کشورهای دیگر واگذار کرد و عدم توجه به علوم پایه بر وضعیت اقتصادی کشورها تأثیر مستقیم خواهد گذشت. تجربه‌آموزی از رخدادهای تاریخی مثلاً اتفاقاتی که در آلمان و در ارتباط با سرمایه گذاری در علوم پایه پس از اتحاد دو آلمان شرقی و غربی و اوضاع بد اقتصادی آلمان در آن زمان رخ داده است، جهت رشد و پیشرفت علوم پایه در هر کشور دیگری مفید خواهد بود. همچنین توجه بیش از اندازه دولت و مسئولان آمریکایی به علوم پایه نشان از اهمیت این علوم می‌دهد و این ضرورت احساس می‌شود که بهتر است در کشور ما، نگرش‌ها نسبت به علوم پایه متناسب با رسالت آن باشد؛ زیرا انتظار خروجی کاربردی از علوم پایه نابجاست و بهتر است بدانیم که اگر چه درک واقعیت علوم پایه اخیراً ثابت نبوده است ولی مفهوم علوم پایه تغییرناپذیر باقی خواهد ماند. تحقیقات علوم پایه ممکن است تنها بخش کوچکی از تحقیقات ما را به خود اختصاص دهند، اما بخش بزرگی از آینده اقتصادی ما در گرو نتایج آن‌ها است. این تحقیقات در افزایش گنجینه دانش، تربیت فارغ‌التحصیلان ماهر، ایجاد دستگاه‌ها و ابزارهای جدید، ایجاد شبکه‌ها و افزایش تعاملات اجتماعی، افزایش توانمندی حل مسائل علمی و فنی و نیز ظهور شرکت‌های تجاری جدید نقش مؤثری دارند. حمایت از این تحقیقات همانند حمایت از نوزاد است؛ هیچ کس از ما نخواهد پرسید که چرا به نوزاد خود غذا می‌دهید یا برای او برنامه‌ریزی می‌کنید، اگر امروز به نوزاد خود رسیدگی و توجه بیشتری نماییم در آینده آسوده‌خاطر خواهیم بود. وظیفه دولت‌ها حمایت از علوم پایه است، زیرا صنایع به دلیل رقابتی بودن بازار تمایلی به تحقیقات بنیادین دیربازده ندارند و بهتر است که حمایت از علوم کاربردی به صنایع محول شود و در صورتی که علوم کاربردی پاسخگوی نیازهای کشور نباشد اتخاذ تدابیر مناسب جهت ایجاد ارتباط این علوم با صنایع و تغییرات در سرفصل‌های دروس آن‌ها ضروری به نظر می‌رسد و اعمال هر گونه اجبار بر روی علوم پایه جهت انجام تحقیقات کاربردی هدر رفتن سرمایه و تغییر یکباره ماهیت تحقیقات پایه است و اگر به دقت بنگریم این عمل در این حکایت از سعدی مورد پذیرش واقع نشده است:
بوریاباف اگر چه بافنده است نبرندش به کارگاه حریر
همچنین در این حکایت زیبا از مولوی اشتباه بودن چنین عملی مورد تأکید واقع شده است و ایشان چنین سروده اند:
هر کسی را بهر کاری ساختند مهر آن را در دلش انداختند

منابع و مراجع
[۱]- Jane, C. and Ben R. M., 2001, “Changing conceptions of basic research, Science and Technology Policy Research”. Available at: http://www.oecd.org/dataoecd/39/0/2674369.pdf
[۲]- Lord, R.,( 1942), “The Life of Sir J.J. Thomson”. Cambridge University Press, p. 198
[۳]- Alain, F. C,Floyd,V.M., 1993, “Gregor Mendel’s Experiments on plant hybrids: a guided study”, Rutgers University Press
[۴]- Thomas,H. M.,1910, “Sex-limited inheritance in Drosophila”. Science 32, 120-122.

[۵]- James D. W. and Francis H. C. C., 1953, “A Structure for Deoxyribose Nucleic Acid”. Nature 171, 737-738 .

[۶]- Thomas, D. B., 1997, “The Value of Basic Research: Discovery of Thermus Aquaticus and Other Extreme Thermophiles. Genetics”, 146(4), 1207–۱۲۱۰٫
[۷]- Pearce Williams ,L., 1963, “Faraday’s discovery of electromagnetic induction”, volume 5, issue 1, pages 28-37.

[۸]- Peh, W.C.G., 1995, ” History of the discovery of the X-rays, singapore medical journal”, vol 36:437-441.
[۹]- Ernest, O. L.,, December,1951, “The evolution of the cyclotron “,Nobel Lecture,
[۱۰]- Kasper, K., 2006, “Plugging Into Bush’s Energy Policy”, Health Physics, Vol 90 – Issue 1 – 1-2.

[۱۱]- Hafeez, H.,, 2001, “impact of basic sciences on economic development.sciencevision”, vol.7, no.1-2, 88-91.

[۱۲]- Thomas,A. W., 2003, “Immunotherapy: past, present and future”, Nature Medicine 9, 269 – ۲۷۷٫

[۱۳]-Stanley,A. P., 1980, ” Rabies Vaccine Prepared in Human Cell Cultures: Progress and Perspectives”,clinical infection disease,vol 2,issue 3, 433-448.
[۱۴]- Paul A. Offit, M.D., 2005, “The Cutter Incident, 50 Years Later”, The New England Journal of Medicine, 352,1411-1412.
[۱۵]- Ligon, B.L.,2004, ” penicillin: its discovery and early development”, Seminars in Pediatric Infectious Diseases,vol 15,issue 1, Pages 52–۵۷٫
[۱۶]- Zvi,G., 1986, “Productivity, R&D, and Basic Research at the Firm Level in the 1970’s. ” American Economic Review, vol. 70, no. 1, 343-348.
[۱۷]- Narin,F . Hamilton,K. S. Olivastro,D ., 1997, “The increasing linkage between U.S. technology and public science”, Research Policy, Vol 26, Issue 3, 317–۳۳۰٫
[۱۸]- Jhon,A. Kay & Christopher ,L. S., 1985, “Science Policy and Public Spending”, Fiscal Studies, vol. 6, no. 3, 14.
[۱۹]- Edwin ,M., 1991, “academic Research and Industrial Innovation”, Research Policy 20, 1.
[۲۰]- Llewellyn Smith, C.H. “A quoi sertla Recherche de Base? ” In Scintillations (Journal de CEA) Nos 34-40, December 1997 – December 1998
[۲۱]- Vannever, B., (1945) ” Science: The Endless Frontier”, Ayer Co, North Stratford,1995
[۲۲]- Didier, S and Daniel, Z.,1999, “Economic returns of research: the Pareto law and its implications”,Eur. Phys. J. B 8, 653-664.
[۲۳]- Richard,R. N., 1959, “The Simple Economics of Basic Scientific Research”, Journal of Political Economy, 67: 297-306.

[۲۴]- The Congress of the United States,a congressional budget office(CBO) study,federal support for Research and Development, June 2007. Available at: http://www.cbo.gov/sites/default/files/cbofiles/ftpdocs/82xx/doc8221/06-18-research.pdf

[۲۵]- National Science Board. 2012. Science and Engineering Indicators 2012. Arlington VA:National Science Foundation (NSB 12-01). Available at: http://www.nsf.gov/statistics/seind12/pdf/seind12.pdf

[۲۶]- The Pivotal Role of Government Investment in Basic Research, Report by the U.S. Congress Joint Economic Committee, May 2010. Available at:
http://scienceofsciencepolicy.net/publication/pivotal-role-government-investment-basic-research

[۲۷]- Terence,K., 1996, “The The Economic Laws of Scientific Research”, Macmillan Press, London.

[۲۸]- Edward,P.W,PMP Willard &associates incorporated., 1994, “The demise of Super-Conducting Super Collider strong politics or weak management”,PMI canada proceedings, 1-7.Available at:
http://www.iems.ucf.edu/admissions/graduate/exams/Sp05-EngineeringManagement1.3.pdf

[۲۹]-http://www.lbl.gov/Education/ELSI/research-main.html, US department of energy,visited 2013

[۳۰]- Eric,S.L.,2011, “Initial impact of the sequencing of the human genome”, Nature, 470,187–۱۹۷٫
[۳۱]- Board on Life Sciences.A New Biology for the 21st Century: Ensuring the United States Leads the Coming Biology. National academic press 2009.
[۳۲]- European comission, Life sciences, and biotechnology -A strategy for Europe, COM(2002) 27.Available at: http://eur-lex.europa.eu/LexUriServ/LexUriServ.do?uri=COM:2002:0027:FIN:EN:PDF

[۳۳]- European comission,community research,Funding basic research in the life sciences : exploring opportunities for European synergies, 13 December 2004, Brussels.
Available at: http://ec.europa.eu/research/health/genomics/funding/bru_aim_en.htm

[۳۴]- Richard,J.R., 2005, “how restriction enzymes became the workhorses of molecular biology”, PNAS, vol. 102, no. 17, 5905–۵۹۰۸٫

[۳۵]-David,B., 1995, “Milestone in biological research”,FASEB Journal, vol. 9, no. 15,1660-1663.

[۳۶]- Gordon, J.& Ruddle, F.,1981, “Integration and stable germ line transmission of genes injected into mouse pronuclei”, Science 214 (4526), 1244-1246 .
[۳۷]- Dunn,D. A. Pinkert, C. A ., 2005, David, L. K, “Transgenic animals and their impact on the drug discovery industry”, Drug Discovery Today,vol 10, issue 11, 757–۷۶۷٫
[۳۸]- Pollock,D.P. Kutzko.J.P. Birck-Wilson, E. Williams,J.L . Echelard , Y, E. Meade,H. M., 1999, “Transgenic milk as a method for the production of recombinant antibodies”, Journal of Immunological Methods, vol 231, issues 1–۲, ۱۴۷–۱۵۷٫
[۳۹]- Brenda, J.R and et al., 2000, “the 21 nucleotide let-7 RNA regulates development timing in Caenorhabditis”,Nature 403, 901-906.
[۴۰]- Lee, R.C. Feinbaum, R.L. Ambros,V.,1993, “The C. elegans heterochronic gene lin-4 encodes small RNAs with antisense complementarity to lin-14”, Cell 75,843–۸۵۴٫

[۴۱]-Paul,N. Pierre,T. Kim, N.,1976, “Genetic control of the cell division cycle in the fission yeast Schizosaccharomyces pombe”, Molecular & general genetics : MGG 146 (2), 167–۱۷۸٫
[۴۲]- Paul,N.,2004, “Wee beasties”, Nature 432 (7017): 557–۵۵۷٫
[۴۳]- Lee, M. G.; Nurse, P.,1987, “Complementation used to clone a human homologue of the fission yeast cell cycle control gene cdc2”. Nature 327 (6117): 31–۳۵٫
http://www.nsf.gov/statistics/seind12/appendix.htm
[۴۴]- Krishnarao,A.,2005, “RNA interference technology: from basic science to drug development”, Cambridge University Press,, 17-28.

[۴۵]-Eugene Wong., 1996, “An Economic Case for Basic Research”, Nature 381, 187.

[۴۶]- SCImago. (2007). SJR — SCImago Journal & Country Rank. Retrieved February 26, 2012, from http://www.scimagojr.com

[۴۷]-National Science Board, Science and Engineering Indicators 2010 (National Science Foundation, Arlington,VA: 2010) [NSB 10-01] http://www.nsf.gov/statistics/seind10/

[۴۸]-http://www.insf.org/NewsShow.php?NewsID=2214

[۴۹]- Attila,V.,1998, “University research and regional innovation: a spatial econometric analysis of Academic technology transfers”.Economics of Science,Technology and Innovation,vol.13.
[۵۰]- Andrew,T., 2000, The Impact of Public Basic Research on Industrial Innovation: Evidence from the Pharmaceutical Industry, Stanford institute for economic policy research. Stanford, CA, SIEPR Discussion Paper No. 00-07. Available at:http://www.stanford.edu/group/siepr/cgi-bin/siepr/?q=system/files/shared/pubs/papers/pdf/00-07.pdf
[۵۱]- Ben R. Martin & Puay Tang., june 2007, “The benefits from publicly funded research”, (SPRU). The Freeman Centre, University of Sussex,. Falmer, Brighton BN19QE,UK.paper No.161. Available at:
www.erawatch-network.eu/reports/sewp161.pdf

Figs-HEm