هر شاهد صادقی تصدیق می‌کند که هویت ایران با میراث معنوی و اخلاقی پیامبر اسلام گره خورده و در هم آمیخته است؛ همانطور که هویت بسیاری از کشورهای غربی با میراث معنوی عیسی – جوانی یهودی اهل ناصره – نوعی آمیختگی پیدا کرده است.
آیا به واقع ایران را می‌توان از مفاخر ادبی و عرفانی‌اش چون بایزید و خرقانی و سنایی و فردوسی و عطار و بوسعید و شمس و مولوی و سعدی و حافظ و یا مفاخر فلسفی و علمی‌اش مانند فارابی و بوعلی و خوارزمی و بیرونی و خیام جدا دانست؟ و اگر نمی‌توان، آیا جز این است که اینها همه میراث‌دار تجربۀ معنوی پیامبر اسلام و یا رویکرد معرفتی قرآن بوده‌اند؟
آنها که این روزها در واکنش به اسلامِ سیاسی، ایران‌خواهی خود را با خصومت علیه فرهنگ و معنویت تاریخی ایرانِ پس از اسلام خلط کرده‌اند، نادانسته بر شاخ نشسته و بن می‌بُرند! اصل و منشأ دین، اساساً امری فراملی است و گرنه چرا فرنگیان یا مردم هندوچین باید پیرو دین مسیح یا آیین بودا می‌شدند در حالی که این دو، ربطی به سرزمین آنها نداشته‌اند؟
پیامبر اسلام مروج فرهنگ و معرفتی بوده است که الهام بخش هزاران متفکر در حوزه‌های مختلف معارف بشری شده است. تاریخ را نه می‌توان حذف کرد و نه وارونه به روایت نشست. هر کس دل در گرو فردوسی و بوعلی و خوارزمی و مولوی و حافظ و سعدی دارد؛ نمی‌تواند زبان علیه محمد و علی و حسین بگشاید؛ مگر آنکه یا از آنان چیزی نمی‌داند، یا از اینان و یا از هر دو!
به مناسبت ولادت پیامبر، چند فراز از آخرین خطبۀ او در حجه‌الوداع در زیر می‌آورم:
ای مردم! بی‌گمان ریختن خون‌هایتان و آبروهایتان بر شما حرام است تا به پروردگار خود برسید، همچون حرمت امروز در همین سرزمین.(اشاره به ماه حرام و بلد حرام)
ای مردم! از خدا پروا کنید و از مال مردم کم نگذارید و در زمین فساد نکنید و هرکس نزد او امانتی باشد باید آن را برگرداند. مردم در اسلام برابرند، مردم به یک اندازه فرزند آدم و حوا هستند. عرب را بر عجم و عجم را بر عرب فضیلتی جز به تقوای الهی نیست.
هر خونی که در جاهلیت ریخته شده زیر پای من!
هر ربائی که در جاهلیت بوده زیر پای من!
ای مردم! آگاه باشید کسی جز بر جرائمی که خود مرتکب شده مجازات نمی‌شود، پدر به دلیل جرم فرزندش مجازات نمی‌شود و فرزند نیز به دلیل جرایم پدرش مجازات نمی گردد.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad