سیمین کاظمی
(پزشک و دکترای جامعه شناسی)
@drsiminkazemi
◾️پروفشنالیزمی که پزشکی مدرن را به مثابه یک حرفه تعریف و به آن  امتیازاتی منحصربه فرد اعطا کرد، مبتنی بر استدلال هایی بود که این شغل را از سایر مشاغل متمایز کرد و آن را از ورود و کنترل بیگانگان (غیر پزشکان) مصون داشت. یکی از این استدلال ها این بود که حرفه ی پزشکی نیازمند دانشی است که تنها پزشکان از آن برخوردارند و غیرپزشکان صلاحیت ورود و نظارت بر پزشکی را ندارند. این تکیه بر دانش پزشکی و ظهور پروفشنالیزم، نه تنها گفتمان های رقیب پزشکی را بی اعتبار و منزوی کرد بلکه موجب قدرت و تسلط بی سابقه پزشکان به ویژه در قرن گذشته شد و آنها را از نفوذ سیاسی و اجتماعی بهره مند کرد که کمتر شغلی از آن برخوردار است.
◾️چنین نفوذ و قدرتی برای کل حرفه ی پزشکی فارغ از رشته های تخصصی پزشکی محفوظ بوده و پزشکی به عنوان یک کلیت از ابزار پروفشنالیزم برای حفظ سیادت خود در گفتمان سلامت استفاده کرده است. اکنون اما با تجاری شدن پزشکی و رقابت پزشکان بر سر منافعی که از قِبَلِ فروش خدمت به بیمار/ مُراجع تأمین می شود، تضاد منافع بین زیرگروههای حرفه ی پزشکی که بر حسب رشته های تحصیلی متمایز می شوند، هویدا شده و کشمکش میان گروه های ذینفع، اندک اندک متحدان سابق در برابر گفتمان های رقیب پزشکی مدرن را در برابر هم قرار داده است. اکنون متخصصان جراحی پلاستیک از ورود جراحان عمومی، متخصصان گوش و حلق و بینی و متخصصان فک و صورت به قلمرو جراحی زیبایی بینی شکایت دارند؛ پزشکان رادیولوژیست به اینکه متخصصان زنان و زایمان سونوگرافی انجام بدهند، اعتراض دارند؛ متخصصان زنان و ماماها بر سر زایمان طبیعی درگیرند و پزشکان متخصص پوست و مو برای انحصار بر حق استفاده از لیزر و محروم کردن پزشکان عمومی به رأی قضات دیوان عدالت اداری متوسل شده اند. نگاهی به جریان مباحثات و بعضاً مشاجرات گروه های ذینفع نشان می دهد که مبنای این تضاد منافع و کشمکش های درون حرفه ای، نه دفاع از کیان یک رشته تخصصی بر مبنای دانش پزشکی و مصالح بیماران بلکه در واقع، رقابت بر سر به دست آوردن بیمار/مشتری است تا بتوانند منافع گروه حرفه ای خود را تأمین کنند.
◾️کشمکش میان گروه های پزشکی اگر چه ظاهر دانش محور دارند و استدلال آن مشابه همان استدلالی است که پروفشنالیزم پزشکی سابقاً بر مبنای آن پا گرفت؛ اما این استدلال اکنون سنگ بنای غیریّت سازی از همکاران سابق و حفظ منافع خودی شده است. از سوی دیگر با آنکه در کوریکولوم های آموزشی رشته های مختلف پزشکی، بر نقش حمایت طلبی یا advocacy فارغ التحصیلان به منظور استقرار سیاست های سلامت در جهت دفاع از حقوق و سلامت بیماران تأکید شده، اما در ستیزهای درون حرفه ای این حمایت طلبی به تأمین منافع گروهی تفسیر شده و آنچه محلی از اِعراب ندارد، جامعه و بیماران و منافع آنهاست.
◾️در کشمکش هایی که بر سر منافع فردی و گروهی رخ می دهد، آنچه تعیین کننده است میزان نفوذ سیاسی و مناسبات قدرت درون حرفه ای است که برخی رشته ها و تخصص ها را بر سایرین مسلط کرده است و جامعه هم آن را پذیرفته است. به عنوان مثال پزشکان متخصص پوست و مو اخیراً توانسته اند با برجسته کردن عامل دانش و تخصص، قضات دیوان عدالت اداری را قانع کنند که انحصار استفاده از لیزر برای رشته ی تخصصی پوست و مو باشد و پزشکان عمومی در این حوزه خلع صلاحیت شوند. کسب این انحصار را از آنجا می توان معطوف به منافع و نه دانش و تخصص دانست که بدانیم پزشکان عمومی قانوناً پس از کسب دانش و مهارتهای مورد نیاز و با گذراندن دوره های حرفه ای مبادرت به استفاده از لیزر می کنند؛ با تعرفه های کمتری خدمات را به مراجعان ارائه می دهد و بر اساس شواهد پژوهشی تفاوت معنی داری بین میزان قصور پزشکان عمومی و متخصص وجود ندارد. اما در شرایطی که پزشکی عمومی به قعر سلسله مراتب قدرت درون حرفه ای رانده شده، دور از انتظار نیست که بیش از گروه های دیگر امتیازات مترتب بر طبابت را از دست بدهد و مثلاً متخصصان پوست بتوانند این گروه را که از لحاظ معیشتی و بیکاری وضعیت نامطلوبی دارند را از حقی که می تواند مشترک باشد، محروم کنند.
♦️واقعیت آن است که آنچه به تعارض منافع گروه های مختلف پزشکی مجال بروز داده، شرایط  پزشکی تحت استیلای سرمایه داری است که در آن پزشکی از صورت یک دانش و شغل تأمین کننده سلامت عمومی، به یک تجارت پولساز تبدیل شده و کنشگران آن گرفتار و رها شده در بازار رقابت، ناگزیرند که  برای حفظ منافع خود، بی طرفی مفروض پزشکی و آرمان سلامت را اندک اندک به کنار نهاده و در بازار رقابت با حریفان، احتمال پیروزی خود را تقویت کنند. کشمکش های درون حرفه ی پزشکی صورتی جدید از تضاد بر سر منافع در جامعه سرمایه داری است، که هر چه می گذرد عرصه های جدیدتری را زیر پا می گذارد.
روزان|شماره ۳۹۸۲
۱۷ آذر ۹۷