زمان، دشمن ماست شاید
مجتبی عمادی
?مرکز پژوهشهای مجلس: 《‏براساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، با استناد به بررسی‌های انجام شده در ارتباط با اقدامات دولت در زمینه تدوین ‎#اسناد_آمایش_سرزمین، به نظرمی‌رسد در حال حاظر ظرفیت کافی برای رفتن به سمت یک ‎#برنامه_ملی_آمایش با کیفیت که دارای برنامه‌های پشتیبان منطقه‌ای نیز باشد، وجود ندارد.》
?مرکز پژوهشهای مجلس:《‏خروجی شیوه حکمرانی جذب نیروی انسانی مورد نیاز در کنار سایرعوامل مدیریتی ومتغیرهای درون‌سازمانی و برون‌سازمانی وزارت آموزش و پرورش،موجب کاهش کیفیت آموزشی شده.نتایج آزمون تیمز و پرلز( به عنوان شاخص‌های سنجش کیفیت آموزشی)نشان می‌دهد که رتبه ایران طی۱۰ سال اخیر روند کاهشی داشته است.
‏نمرات آزمون مذکور در برخی درس‌ها مانند ریاضی به نحوی است که حتی ایران در جمع ۵۰کشور نخست جهان قرار ندارد وعملکرد دانش آموزان بسیاری از کشورهای منطقه ازعملکرد دانش آموزان ما بهتر است. در همه دوره‌های شرکت کشورمان در تیمز و پرلز هیچگاه نمره ایران به میانگین نمره جهانی نرسیده است.》
?براساس گزارشهای جدید به ابرچالشهای صندوقهای بازنشستگی، منابع آب، بیکاری، مبارزه با فساد، بانکها، انحصار و تعارض منافع، ابرچالش فرونشست زمین هم اضافه شده است. البته در طی سالهای اخیر یکی از چالشهایی که توسط مجمع جهانی اقتصاد برای منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا ذکر می‌شود، تعارضهای بین کشورهای منطقه است.
?نرسیدن به برنامه جامع آمایش سرزمین که از دهه چهل شمسی آغاز شده است و افت کیفیت آموزشی مدارس که خود را در قالب خروجی آزمون تیمز و پرلز نشان داده است، حکایت از ابرچالشی جدی که به نظرم مادر تمامی ابرچالشهای کشور است دارد. چنانکه بدون مغز سالم، هیچ انسانی موفق نمی‌شود و به همین دلیل مغز تا بیست درصد اکسیژن و بیست درصد قند بدن را به خود اختصاص می‌دهد؛ ایران نیز بدون استفاده موثر و کارآمد از نیروی انسانی شایسته نمی‌تواند بر ابرچالشهایش غلبه کند و با گذر زمان با افزایش تعداد ابرچالشها و حتی همگرایی دهشتناک ابرچالشها با پیامدهایی کاملا نامشخص رو‌به‌رو خواهد شد. پس ابرچالش استفاده ناموثر از نیروی انسانی شایسته، مادر تمامی ابرچالشهای کشور است.
?حال اما، آن مادر ابرچالشها می‌رود تا خود را فربه‌تر کند، خود را بازتولید کند و خود را ماندگار کند؛ چگونه؟ با افت جدی کیفیت آموزشی چنانکه دستکم نتایج آزمونهای تیمز و پرلز نشان می‌دهند. بعلاوه، با توجه به همگرایی همه‌گیری کرونا، تحریمهای وحشیانه آمریکا و آنچه تحریم داخلی خوانده می‌شود؛ کشور با مهاجرت میلیاردها دلار سرمایه مالی و بخشی از نیروی انسانی ماهر و متخصص مواجه شد. در همین راستا، به ویژه استادیاران تازه استخدام در وزارت علوم از حقوق مکفی برخوردار نیستند که به شدت جای نگرانی دارد.
?چنانکه دهه‌هاست آمایش به سرانجام نرسیده است که هدف آن بهره‌برداری موثر از توانمندی‌های هر بخش کشور با نگاهی جامع جهت نیل به رشد، پیشرفت و توسعه (رپت) است؛ پیامد محتوم آن رپت نامتوازن در کشور و ضربه‌پذیری جدی در مقابل فشارهای خارجی اعم دشمنی و رقابت بوده است. داشتن برنامه‌ای جامع و پویا برای رپت دقیقا مانند آن است که بدانیم هر اندام بدن قرار است چه کاری و با چه کیفیتی انجام دهد و نتیجه نهایی همگرایی تمام آن اندامها چیست؟ در فقدان چنین برنامه جامعی، تغییر آیین‌نامه ارتقای اعضای هیئت علمی دانشگاهها، تاکید موکد غلط بر کاربردی کردن پژوهش‌های دانشگاهی، وجود انواع و اقسام دانشگاهها که به گسیختگی آموزش عالی انجامیده است، تاسیس و راه‌اندازی کارخانه‌های صنعتی در نقاط مختلف کشور، محدود کردن دوره‌های دکتری تخصصی و بسیاری دیگر از مسائل کشور فقط در سایه از این ستون به آن ستون فرج است مورد توجه قرار می‌گیرند که نتیجه‌اش می‌شود شرایط حاضر که منجمله نمی‌دانیم با آنان که سوخت و کالا را در مقیاس به نسبت خردی قاچاق می‌کنند چگونه برخورد کنیم و هر از چند گاهی واقعه‌ای تلخ رخ می‌نماید.
?رپت، به مغزافزار نیاز دارد و فرمانبری و هماهنگی بقیه اجزا با آن مغزافزار. حال که انقلاب چهارم صنعتی با سرعتی شگفت منجمله در قالب هوش مصنوعی در حال تغییر کشورهای توسعه یافته است، دیر جنبیدن به معنای هرگز نجبیدن است. چنانچه مادر ابرچالشها، با زایل شدن کیفیت آموزشی ما خود را تداوم بخشد؛ همان مغزافزاری که داریم هم از دست خواهیم داد!
اسفند ۹۹
@EmadibaygiGleam
@DrEmadibaygi