سه گانه فرجام نافرجام طمع
مجتبی عمادی

✨فرصتی دست داد تا سه فیلم سینمایی، از سه کشور مختلف که در جشنوارهای مختلف خوش درخشیده اند و در رتبه بندی IMDb امتیاز بالایی دارند را ببینم. قبل از دیدن این فیلم های سینمایی، هرگز فکر نمی کردم که هر سه بر یک مفهوم اساسی متمرکز باشند
✨اولین فیلمی که در این سه گانه به تماشایش نشستم، انگل (Parasite) محصول کشور کره بود. خانواده چهار نفره فقیری با دختر و پسری بزرگسال به صورت تصادفی و از طریق دوستِ پسرشان با یک خانواده پولدار چهار نفره که دختری نوجوان و پسری کوچک دارد آشنا می شوند. ابتدا پسر خانواده‌ی فقیر، معلم سر خانه‌ی دختر خانواده پولدار می شوند و سپس با برنامه ریزی خانوادگی و دروغگویی، دختر خانواده، پدر خانواده و در نهایت مادر خانواده به استخدام خانواده پولدار در می آیند. البته استخدام مادر خانواده، به شدت به مشکل برمی خورد و از همین ناحیه دستشان رو می شود که به کشته شدن دختر خانواده فقیر، مرد خانواده پولدار و ناپدید شدن مرد خانواده فقیر می انجامد.
✨دومین فیلم (مرد ایرلندی-Irishman)، اثر طولانی مارتین اسکورسیزی از سینمای هالیود در مورد مافیا در آمریکا بود. یک راننده ایرلندی که گوشت گوساله جابجا می کند به استخدام مافیا در می آید و در آن رشد می کند تا آنجا که به یکی از رهبران مافیا تبدیل می شود؛ اما برای رسیدن به این جایگاه روابط انسانی خود مبتنی بر عشق و عاطفه را قربانی می کند و در انزوا می میرد.
✨سومین فیلم، محصول کشور چین با نام خاکستر، خالص‌ترین سفید است (Ash is the puriest white) در مورد رابطه رهبر یک گروه خلافکار با نامزدش است که پس از استفاده نامزدش از یک اسلحه غیر قانونی که متعلق به مرد است و برای نجات وی صرفا دست به تیراندازی هوایی می زند، به زندان می افتد و این واقعه باعث برهم خوردن رابطه آنان و از هم پاشیدن گروه خلافکار می شود. در ادامه مرد خلافکار که سکته مغزی کرده است، دوباره به سوی نامزدش بر می گردد؛ اما نامزدش صرفا به جهت دلسوزی از او نگهداری می کند. در نهایت، مرد بهبودی نسبی به دست می آورد و از نامزد سابقش جدا می شود.
✨از میان این سه فیلم، انگل با دقت بیشتری طبیعت شرِ بشر را چنانکه بالزاک در نوشته هایش به رشته تحریر در آورده است، به تصویر می کشد. فیلم مرد ایرلندی، علیرغم طولانی بودن، به نظرم نتوانست به دقت و ظرافت انگل، انگیزه های پیشران مادی-رفاهی انسانهای معمولی را به تصویر بکشد. در مقام مقایسه‌ی دو فیلم خاکستر، خالص‌ترین سفید است و مرد ایرلندی که هر دو با تمرکز بر زندگی خلافکاران ساخته شده است؛ خاکستر بدون پرداختن فراوان به جزئیات و حشو پیام اصلی، موثرتر روابط سرد و بدون عاطفه و شفقت خلافکاران به خصوص با زنان را به تصویر کشیده است.
✨در هر حال، هر سه فیلم فرجامِ نافرجام طمع را به زیبایی به تصویر می کشند: در انگل، طمع خانواده فقیر جهت افزایش درآمد هر چه بیشتر باعث وقوع چندین قتل منجمله دختر خانواده فقیر می شود؛ در مرد ایرلندی، طمع راننده کامیون باعث از دست رفتن روابط گرم انسانی با دیگران به خصوص فرزندانش می شود؛ در خاکستر، طمع مرد خلافکار جهت جایگزینی رئیسش پس از قتل وی باعث قطع رابطه اش با نامزدش، سکته مغزی و جدایی همیشگی از نامزدش می شود. در حقیقت، صرف توجه به رفاه بدون در نظر گرفتن نحوه رسیدن به آن، پیامد نامیمونی برای خواهندگان آن دارد.

می توان کردن به شستن روی زنگی را سفید

تیرگی نتوان به صیقل بردن از سیمای حرص

ازخس و خاشاک گردد آتش افزون شعله ور

بیشتر گردد ز جمع مال استیلای حرص

@EmadibaygiGleam
@DrEmadibaygi