Modjtaba Emadi:
عباس میرزا: والی اصلاحگرِ موفق، فرمانده کل قوای شکست خورده

مجتبی عمادی

?سلسله قاجار با همراهی مردم منفعل و خواب زده ایران، ضرباتی جدی بر پیکر ایران وارد نموده اند که هنوز که هنوز است انسان با آگاهی از آنها به شدت متاسف می شود و به این باور می رسد که پیامدهای آن ضربات دست کم غیر مستقیم چونان زخمی باز بر پیکر ایران خودنمایی می کند. علی مرادی مراغه ای، کانالی دارد با عنوان “تاریخ تحلیلی ایران” (@Ali_Moradi_maragheie) که در روزهای اخیر نوشتاری با عنوان “از عبرتهای تاریخ ۳” را در کانال خود منتشر نمود. به علت تمایزی که میان عباس میرزا با سایر شاهان ناکارآمد و فاقد دانش قاجار وجود دارد، هر گاه مطلبی در این خصوص ببینم، به دقت مطالعه می کنم.
?چنانکه نوشته اند، عباس میرزا از میان تعداد زیاد فرزندان فتحعلیشاه -که تنها هنرش همان تزاید فرزندان بود-به ولایت عهدی پدرش و حکمرانی آذربایجان برگزیده شده بود. در آذربایجان با همراهی و کمک قائم مقام فراهانی منشا اثرات خیری شد که قبلا در نوشتاری با عنوان “عباس میرزا کاش والیبالی به جنگ روس ها رفته بود” به آن اشاره کرده ام.
?عباس میرزا به دلایل مختلفی چنانکه در نوشتارهای “از عبرتهای تاریخ ۳” و “پاسخ به انتقادات” که آن را در ادامه در گلیم قرار می دهم، اشاره شده است و با استفاده از منابع مختلف توسط علی مرادی مراغه ای نوشته شده است؛ متاسفانه طالب جنگ با روس ها بوده است؛ به خصوص در جنگ دوم بعد از معاهده خفت بار گلستان که البته حاصل آن جنگ نیز معاهده ننگین ترکمانچای شد.
?چنانکه کانمن-برنده نوبل اقتصاد- در کتاب “تفکر سریع و آهسته” آورده است و بر اساس آنچه رخ داده است، به جز قائم مقام فراهانی در آن جلسه ژوئن ۱۸۲۶، بقیه مبتنی بر “سیستم یک” خود تصمیم به آغاز جنگی دیگر با روس ها گرفتند و به نوعی گرفتار “سندرم گروه اندیشی” شدند. سیستم یک بر خلاف سیستم دو که کند است و پیامدهای هر تصمیمی را نیز مد نظر قرار می دهد، سریع است و فاقد مآل اندیشی است. طرفه آنکه پس از شکست خفت بار از روس ها، قائم مقام تبعید شده ی مخالف با جنگِ نابرابر با روس ها را آوردند تا در مذاکرات ترکمانچای روس ها را قانع کند که کمتر غرامت بگیرند و ایران را تخلیه کنند!
?در اینکه در تصمیم به آغاز هر دو جنگ، شطینت های روس ها به طور جد نقش داشته است، نمی توان تردید نمود؛ چونان این زمان که در طی ماههای اخیر دولت ترامپ در آمریکا با شطینت های مختلف و جنگ روانی گسترده درصدد آغاز جنگی از سوی ایران بود که البته با پاسخ عقلانی، مناسب و درجا گزنده از سوی ایران مواجه شد. به عبارتی، می توان چنین نتیجه ای گرفت که هر چند عباس میرزا در سطح حکمرانی آذربایجان مناسب بود، اما در سطح فرماندهی کل قوای کشور برای تصمیم آغاز جنگ و هدایت آن قوا کاملا نامناسب بود و گرفتار “اصل پیتر” (رشد و ارتقاء تا سطح بی کفایتی) شد.
?ما هر چند بر خلاف دویست سال قبل در سطح مسئولان عالی کشور گرفتار تصمیم نابخردانه آغاز جنگ به علت شطینت های یک دولت با دست بالاتر نشدیم، اما ناکارآمدهای دولت و مجلس در عدم بهبود واقعی فضای کسب و کار منجر به کاهش رضایت مردم از زندگی در کشور شده است. طرح اصلاح ساختار بودجه نیز که از سوی دولت ارائه شده است فاقد ابزارهای لازم جهت اجراست و کاملا محتمل است که به تداوم همان تورم کمرشکنی بینجامد که نان شب را نیز از دهک های پایین درآمدی دریغ نماید.
?رفاه ملت ها، در گروه انتخاب هایشان است. به جز انتخابات قانونی مبتنی بر رای چون ریاست جمهوری، مجلس و شوراهای اسلامی شهر و روستا، انتخاب زندگی آگاهانه مبتنی بر دانش که به همراه سختکوشی به آفرینش های نو می انجامد راهکار برون رفت از سرمایه داری رفاقتی مبتنی بر دلالی و سوگلی گرایی است که منجر به تشدید فقر در جامعه شده است.
@EmadibaygiGleam
@DrEmadiBaygi