عمل، تنها معیار حقیقت است
《عمل، تنها معیار حقیقت است》
مجتبی عمادی
?هر چند به خصوص بواسطهی همهگیری کرونا، خبری از برگزاری نشستها و سخنرانیهای پرشور انتخاباتی در سال جاری نیست؛ اما نمیبایست تمام این کم اشتیاقی را به کرونا نسبت داد. عملکرد سالهای پایانی احمدینژاد و دو دولت روحانی، دههی پایانی قرن چهاردهم شمسی را به دههی گمشده برای ایرانیان تبدیل کرد: فقدان رشد اقتصادی و افزوده شدن برای دامنهی فقر. هر چند نمیتوان، متغیر مستقل تحریم به ویژه تحریمهای وحشیانه اعمالی توسط آمریکا در دوران ترامپ را اثرگذار ندانست؛ اما مناسبات نهادی غلط در ایران از جمله سوگلیگرایی در قالب خویشاوندسالاری، دوستسالاری و قوم و قبیله سالاری و 《تصمیمگیری گرد》 بواسطهی تعارفعات موجود حاصل از سوگلیگرایی چنانکه در عمل هیچ تصمیمی اتخاذ نمیشود، سهمی جدی در اثرگذاری دردناک تحریمها داشته است. این بیعملی، میراث بزرگ ابرچالشهای مختلف را برای رئیسجمهور بعدی به جا گذاسته است چنانکه عدم مرتفع کردن آنها، برای کشور بحران آفرین خواهد بود. راهحل آن ابرچالشها در دو اولویت نهفته است: تامین پایدار آب برای بخشهای مختلف کشور و رشد اقتصادی پایدار.
?وقایع چهل و دو سال اخیر به رقیبان/دشمنان ایران نشان داده است که موجودیتی به نام جمهوری اسلامی ایران را بایستی پذیرفت و از حذف آن چشمپوشی کرد و با آن کنار آمد. بههمین دلیل، برجام و توافق با آمریکا را مستقل از دولت روحانی میدانم. در کنار این موضوع، فعالیتهای اژدهای بیدارشده در حول و حوش انقلاب ایران، آمریکا را به شدت هراسناک کرده است. آمریکا در دورهی ترامپ به اشتباه سیاست توجه به شرق دور را متمرکز بر غرب آسیا کرد. بنابراین، دولت بایدن در نهایت با ایران توافق میکند تا با تمرکزی جدی بر چین و اتحاد آن کشور با روسیه راهحلی برای ماندن در رتبه نخست قدرت سیاسی اقتصادی نظامی جهانی بیابد.
?شرایط امروز ایران را میتوان تا حدودی به قبل از قدرت رسیدن دنگ شیائوپنگ در چین تشبیه کرد: فقر و نیازمندی درصد بالایی از خانوارهای ایرانی به یارانهی دولتی. کشور در نقطهای قرار گرفته است که بایستی تکلیفش را با خودش مشخص کند. مشخص کردن تکلیف هم نیازمند، گرفتن تصمیمهای سخت است.
?چهل و سه سال قبل در دسامبر ۱۹۷۸ که اندکی قبل از انقلاب ایران بود، دنگ که از اویل دههی بیست قرن بیستم وارد فعالیتهای حزب کمونیست شده بود و حتی طعم تبعید و دوری جدی از مناسبات قدرت را چشیده بود، به قدرت رسید. اصلاحات دنگ و تداوم آن توسط روسای جمهور بعدی چین، چین را به دومین قدرت اقتصادی جهان تبدیل کرد. شعار وی که عمل، تنها معیار حقیقت است موجب شد تا با عمل واقعی، اصلاح اقتصادی در چین صورت بگیرد به طوریکه نهتنها سالانه هزاران نفر از فقر رهایی مییافتند که چین به رقیب جدی آمریکا در عرصههای مختلف تبدیل شود.
?از میان نامزدهای حاضر در انتخابات ریاست جمهوری، فقط یک نامزد با دنگ شیائوپنگ قابل مقایسه است: ابراهیم رئیسی. او هم مانند دنگ از مرتبههای پایین حکومتی کار خود را آغاز کرده است تا آنکه در نهایت توانسته است به ریاست قوه قضائیه کشور منصوب شود. او را میتوان، مصداق شعار عمل، معیار حقیقت دانست. هر چند او فقط در سالهای اخیر که توانست در نقش رهبر/مدیر سازمان ظاهر شود، عملگرایی خود را نشان داد.
?من زادگاهم خراسان است و سالهای طولانی تولیت مرحوم واعظ طبسی را به خاطر میآورم. دیشب هم در گفتگوی ویژه خبری شبکهی دو آقای رئیسی به بخش مهمی از آن اشاره کرد: آستان قدس دولت دوم در کشور با ثروت فراوان. اقدامات وی در آستان قدس و شفاف کردن دخل و خرج آن کاری بزرگ بود. رسیدن به ریاست قوهای که دههها در آن مشغول بود، موجی جدی از اقدامات را در آن قوه به همراه داشت: از آزادی زاندانیان سیاسی تا رفتن به سوی قوه قضائیهی الکترونیک. او دیشب در بخش شفاف کردن حسابهای آستان قدس گفت که در ابتدا به او گفتهاند: 《حاج آقا نمیشه》؛ اما او بر خواسته خود اصرار ورزیده تا به آن رسیده است.
?به جز عمل، پذیرش اعمال قدرت مقام دوم مملکت در بخشهای مختلف حاکمیت به مانند تمامی سازمانها، وابسته به نگرش و برداشت افراد از آن فرد است. به نظرم، هیچ فرد دیگری در میان نامزدان از چنین موهبتی برخوردار نیست که بخشهای مختلف حاکمیت پذیرای او و تصمیماتش باشند.
?بر اساس آنچه نوشتم، انتخاب ابراهیم رئیسی گزینهی مناسبی برای کشور خواهد بود تا به مانند دنگ شیائوپنگ ما شاهد رشد اقتصادی و رهایی بخشهای جدی از مردم از چنگال فقر باشیم.
خرداد ۱۴۰۰
@EmadibaygiGleam
@DrEmadiBaygi