مردانی که ژاپن را ساختند
(محمد فاضلی)
✅ فرانسیس فوکویاما، متخصص علوم سیاسی ژاپنی‌الاصل آمریکایی است و روایت او از توسعه ژاپن درس‌های بسیاری برای ما دارد. او در کتاب «نظم و زوال سیاسی» (خداوند مترجمش را اجر فراوان دهد، و شما نیز کتاب را بخوانید که بسیار لذت خواهید برد) نشان می‌دهد که ژاپن در دوران میجی موفق شد ظرف ده سال «بوروکراسی ملی متمرکز» بسازد. این نظام اداری بر اثر ترس از تهدید سلطه خارجی بر این کشور ساخته شد. قدرت واقعی در دست امپراطور نبود بلکه مردانی نظیر «ایتو هیروبومی»، «یاماگاتا آریتومو» و «اینوی کااورو» توانستند نظام اداری شایسته‌سالار ایجاد کنند.
✅ فوکویاما در شرح این بوروکراسی می‌نویسد: «مثل اروپا، در ژاپن هم آموزش شاه‌کلید ارتقا در خدمات کشوری بود. … در سال ۱۹۳۷ بیشتر از ۷۳ درصد کارمندان عالی‌رتبه، فارغ‌التحصیل دانشگاه توکیو بودند. … بالغ بر ۹۷ درصد کسانی که پیش از سال ۱۹۰۰ به عنوان فرمانداران وابسته منصوب می‌شدند فاقد تحصیلات رسمی دانشگاهی بودند، اما در فاصله ۱۸۹۹ تا ۱۹۴۵ بیش از ۹۶ درصد این گونه مسئولان نه تنها تحصیلات دانشگاهی داشتند.» ژاپنی‌ها به این طریق سرمایه انسانی عظیمی را در نظام اداری انباشته کردند.
✅ «دستورالعمل چوکونین» در سال ۱۸۹۹ برای گزینش خدمات کشوری صادر شد و استخدام در سطوح بالای خدمات کشوری را تنها به آن‌هایی محدود کرد که سلسله مراتب خدمات کشوری تا بالا طی کرده باشند. این دستورالعمل اولاً اجازه می‌داد کارکنانی مقامات بالا را به دست بیاورند که در سازمان عمری تجربه اندوخته باشند؛ و منطقاً باید بین کارکنان سازمان اعتماد ایجاد می‌کرده است زیرا هر کارمندی می‌دانسته که مقامات بالادست او شایستگی کسب این عنوان را داشته‌اند.
✅ فوکویاما می‌نویسد «قانون اساسی میجی … بعد از سفر سیزده‌ماه قوی‌ترین مردم رژیم میجی، یعنی ایتو هیروبومی، به اروپا و مطالعه مشروطیت اروپایی نوشته شد. این‌که او آن همه وقت را به مطالعه موضوع در خارج اختصاص داد و این‌که همکارانش اجازه آن کار را به او دادند نشان از اهمیتی داشت که رهبری رژیم میجی برای حقوق و نقش آن در آینده ژاپن قائل بود.»
✅ فوکویاما نقل می‌کند «الیگارشی میجی و بوروکرات‌های برجسته‌ای نظیر کیشی نوبوسوکه … یا ساهاشی شی‌گه‌رو که هدایت وزارت تجارت بین‌المللی و صنعت را بر عهده داشت، افرادی مغرور و جاه‌طلب بودند که اهمیتی به حقوق شهروندان عادی نمی‌دادند و آن‌را خوار می‌شمردند. اما در قیاس با رهبران اقتدارگرا در سایر بخش‌های دنیا، آن‌ها خود را خدمتگزاران منافع جمعی عالیه می‌دانستند.» اما در ادامه شاه‌جمله او درباره ژاپن این است: «اندک‌سالاران میجی چنان در باقی نگذاشتن نام و نشانی از خود اصرار داشتند که اگر کسی دانشجوی نکته‌بین تاریخ ژاپن نباشد به ندرت می‌تواند اسامی آن‌ها را بداند. آن‌ها هم‌چنین در مبنا قرار دادن سنت و به صورت هم‌زمان حرکت دادن کشور به سمت اهداف توسعه‌ای که برای‌شان سابقه‌ای وجود نداشت فوق‌العاده لایق بودند.»
✅ این روایت مختصر را که با وضع خودمان مقایسه می‌کنم به چند نکته می‌رسم. اول، نظام دانشگاهی در توسعه کمی و له شدن استقلال و آزادی‌اش چنان ضربه خورده و کم‌خاصیت شده، که به قیاس با زنانی که روسری‌شان را بر چوب می‌زنند، می‌توانیم دانشگاه را هم نوک چوب بزنیم. انباشتن بوروکراسی از خروجی‌های این دانشگاه هم بسیار مفید نخواهد بود. دوم، نظام استخدام خدمات کشوری «دستورا‌لعمل چوکونین» ندارد تا نظام ارتقا را سامان دهد و بنابراین مولد شایستگی و اعتماد در نظام اداری باشد.
✅ سوم، قانون اساسی میجی محصول سفری سیزده‌ماهه بود. دستورالعمل چوکونین که نباشد، مقامات اداری کشور سیزده روز هم نمی‌توانند پست‌شان را ترک کنند از بیم آن‌که کسی جای‌شان را می‌گیرد؛ و سیزده ساعت هم اغلب صرف تدوین یک قانون و پیشنهاد سیاستی نمی‌شود که اگر می‌شد چنان مستحکم می‌بود که به یک نشست و برخاست جمعی در مجلس، قانون زیر و رو نشود.
✅ چهارم، اغلب مردان ما چنان نیستند که اصرار داشته باشند نام و نشانی از ایشان در میان نباشد، بلکه دوست دارند همه چیز نام و نشانی از دست باکفایت‌شان داشته باشد، و از این جهت است که افتتاح دوست دارند، با روبان و قیچی.
✅ بوروکراسی را بر قواعد جدیدی بنا کنیم، دستورالعمل‌ چوکونین مخصوص خودمان را بنویسیم، و برای نوشتن قانون و سیاست وقت بگذاریم. قواعدی بنا نهیم که ثبات، دانش و شایستگی را به بوروکراسی هدیه کنند. این کشور می‌تواند بر شانه مردان و زنانی ساخته شود که می‌خواهند نام ایران بماند نه نامی از خودشان؛ و این گونه جاودانه می‌شوند.
(این متن را اگر می‌پسندید، برای دیگران نیز ارسال کنید.) @fazeli_mohammad