?اگر دموکراسی یا “Rule by People” یا “حکومت مردم سالاری” را خیلی ساده “حکومت از مردم، بر مردم، برای مردم” تعریف کنیم، آنگاه اگر مردم پای صندوق های رای بیایند و متعاقبا بر آنها حکومت شود اما نه برای منافع شان یعنی نه “برای مردم” بلکه “برای عده ای خاص”؛ دیگر اصالتا چون قلب ماهیت شده و مهمترین کارایی و خاصیت خود را از دست داده، عملا روش های حکومتی بوجود می آیند که فقط لباس فاخر و فریبنده دموکراسی بر تن کرده و در عمل هیچ سنخیتی با آن ندارند!

۱⃣کُرپروتوکراسی”Corporatocracy” ؛ ترکیبی از “Corporate+Cracy” به معنی “Rule by Corporations” است که می توان آنرا “حکومت شرکت سالاری” معنی کرد.
?حکومت شرکت ها وقتی بهتر فهمیده می شود که به عنوان مثال طبق گزارش آکسفام که اوایل سال ۲۰۱۸ میلادی در مجمع جهانی اقتصاد سوئیس منتشر شد؛ در سال ۲۰۱۷؛ یک درصد از جمعیت جهان که مالکان شرکت های بزرگ چند ملیتی هستند ۸۲ درصد از ثروت خلق شده کل سال را به جیب زدند و هیچ تغییری در درآمد نیمی از جمعیت جهان یعنی ۳٫۶ میلیارد نفر رخ نداد! و یا بنا به گزارش های دیگر؛ درآمد سه شرکت وال مارت، اَپل و شِل از مجموع درآمد ۱۸۰ کشور جهان بالاتر است!
?این شرکت های بزرگ که دارای حق انحصار هم هستند حتی مسیر آینده کشورهای متبوع خود را تعیین می کنند که با کجا دوست و متحد باشند و با کجا دشمن و شعارهای رایج حکومت تامین کننده منافع آنهاست. آنها همان Rent Seeker ها هستند که بجای خلق ثروت در جایی که فعالیت اقتصادی رخ می دهد، بدنبال کسب منافع از دیگران از طریق دستکاری و تغییر محیط کار و کسب هستند. به عبارت دیگر؛ در فضای به ظاهر دموکراسی انتخابات برگزار شده و عمده رای دهندگان با شور و نشاط شرکت کرده اما نتیجه انتخابات همانی می شود که آن شرکت ها می خواهند. در این حکومت ها نمایندگانی که برای رای گیری به مردم معرفی می شوند یا منتخب شرکت های بزرگ هستند و یا پس از انتخاب شدن و ورود به مجالس قانون گزاری و پست های مهم، شکار این شرکت ها شده تا اصالتا منافع آنها و نه مردم را تامین کنند. این شرکت ها پشت تمام مراکز حساس قانون گزاری، اجرایی و قضایی مخفی شده و دارای لابی سنگین با مقامات حکومتی هستند.
?این شرکت ها چون Too Big to Fail هستند فقط نقش مطالبه گر را بازی می کنند و هر گاه قانونی بخواهد سهم آنها را از اقتصاد ملی محدود یا حذف کند، با راه اندازی آشوب و اغتشاشات و ایجاد تلاطم های اقتصادی دولت ها را فلج کرده و البته ضررهای خود را از منابع مالیاتی مردم تامین می کنند. همچنین آنها با مالیات اصلا میانه خوبی ندارند و با بهره گیری از شکاف های قانونی و بهشت های مالیاتی، عمدتا مالیات پرداخت نمی کنند و یا بسیار اندک پرداخت می کنند.

۲⃣کلِپتوکراسی”Kleptocracy” ترکیبی از “Klepto + Cracy” یا “Rule of Thieves” است که می توان آنرا “حکومت دزد سالاری” معنی کرد!
?استفاده از این اصطلاح خیلی رایج است که به عنوان مثال؛ در سال ۲۰۰۴ موسسه بین المللی شفافیت؛ سوهارتو رئیس جمهور سابق اندونزی را به خاطر دزدیدن ۱۵ تا ۳۵ میلیارد دلار از اموال عمومی در راس هرم “Kleprocrat” ها و به عنوان فاسد ترین و سالار دزدان جهان معرفی کرد!
❓مشخصه های یک حکومت دزد سالار چیست؟
?حکومتی که به ظاهر با رای مردم انتخاب شده اما هدف آن استثمار و غارت اموال عمومی است. کسانی که بر کرسی قدرت تکیه زده اند، از موقعیت خود برای چاپیدن اموال مردم استفاده کرده و از راه فساد، تبانی و رفیق و فامیل بازی برای حفظ موقعیت خود تلاش می کنند.
?حکومت تحت سیطره رهبران غیر اخلاقی و فاسد است که تظاهر به صداقت و درستی می کنند.
?حکومتی که برای جبران دزدی ها و اختلاس ها دست به اِعمال مالیات های سنگین بر مردم و شرکت های غیر متصل به قدرت می زند.
?حکومتی که از خزانه ملی مثل حساب بانکی خود استفاده می کند. ثروت عمومی را با تعریف پروژه های دهن پر کن، بدون توجیه اقتصادی برای عموم، لوکس و رای آور برای انتخابات بعدی استفاده کرده و در ضمن از اینکه پیمانکاران این قراردادها دوستان و بستگان هستند؛ از آنها کمیسیون های خوبی هم دریافت می کنند.
?در این حکومت ها اگر کسی یک قرص نان بدزدد محاکمه و زندانی می شود و یکی هم کل مملکت را ببرد، به مقام شوالیه و قهرمانی می رسد!

✅سخن آخر اینکه از دموکراسی و مردم سالاری تنها یک پوسته باقی مانده و آنچه هست یکی یا ترکیبی از دو شیوه فوق یعنی حکومت های کُرپروتوکراتیک و کلِپتوکراتیک است. وجه مشترکشان فساد است و خروجی شان هم فقط وخیم تر شدن اوضاع عدالت و افزایش شدید اختلاف طبقاتی! و البته تجربه تاریخی ثابت کرده که هر دو هر چقدر هم قدرتمند باشند، محکوم به فنا بوده و همان راهی را می روند که فرعون و هامان و شداد پیمودند!

⭕️✍امیرعباس زینت بخش
?کانال اندیشه و حرکت
@EmadibaygiGleam