مجتبی عمادی

از آنجا که سوگلی گرایی گسترده ترین این اصطلاحات مرتبط است، ما با تعریف آن شروع خواهیم کرد. اساسا سوگلی گرایی همان چیزی است که سریع به ذهن می رسد؛ طرفداری سوگیرانه به نفع یک شخص نه بدین علت که او کار را به بهترین نحوه انجام می دهد، بلکه به دلیل برخی از ویژگی های فرعی؛ مثلا عضویت در یک گروه خاص، دوست داشتن ها و تنفرهای شخصی فرد انتصاب کننده، و غیره. سوگلی گرایی را می توان در استخدام ها، امتیازهای ویژه قایل شدن و یا اهداء قراردادهای کاری مشاهده کرد. یک ایده مرتبط قیمومیت (patronage) است: دادن مشاغل دولتی به کسانی است که کمک کرده اند تا فردی در انتخابات پیروز شود که دارای قدرت انتصاب است.

سوگلی گرایی همیشه یک نارضایتی جدی در خدمات دولتی بوده است. در سال ۲۰۰۲، یک نظرسنجی از ادارۀ مدیریت پرسنل دولت فدرال آمریکا نشان داد که تنها ۳۶٫۱ درصد از کارکنان فدرال، ترفیع ها را در واحدهای خود بر اساس شایستگی در نظر می گیرند. آنها اعتقاد داشتند که ارتباطات، وابسته بودن به حزبی خاص و دیگر عوامل نقش مهمی در ترفیع ها داشته است.

رفیق گرایی نوع خاصی از سوگلی گرایی است که با طرفداری سوگیرانه نسبت به دوستان و همکاران همراه است. رفیق گرایی در داخل شبکه ای از خودی ها اتفاق می افتد؛ “پسران خوب”، که از یکدیگر طرفداری سوگیرانه می کنند.

خویشاوند گرایی یک فرم محدود تر از سوگلی گرایی است. برگرفته شده از زبان ایتالیایی برای خویشاوندان درجه دو (برادرزاده ها و خواهرزاده ها)، خویشاوندگرایی عبارت است از طرفداری سوگیرانه به نفع اعضای خاندان. هر زمان که احزاب سیاسی نامزدها را برای کارهای دولتی به خدمت می گیرند، هر دو فاکتور سوگلی گرایی و خویشاوندگرایی در نظر گرفته می شوند.

یکی از اساسی ترین مباحث در اخلاق، عدالت است که توسط ارسطو چنین بیان می شود: “با برابرها باید به صورت برابر و نابرابرها به صورت نابرابر رفتار شود”. سوگلی گرایی، رفیق گرایی و خویشاوندگرایی همگی با عدالت در تعارض هستند؛ چرا که آنها مزایایی ناحق را برای کسی که لزوما لایق آن نیست، به ارمغان می آورد. بعلاوه سوگلی گرایی، رفیق گرایی و خویشاوندگرایی، به منافع عمومی آسیب می زند زیرا فردی به کاری گمارده می شود که صلاحیت و شایستگی آن را ندارد و لذا به علت عدم توانایی، خدمات نازلی را برای اجتماع فراهم می آورد. همچنین چون سوگلی گرایی به پنهانکاری نیاز دارد، موجب می شود تا سازمانها و بخش های دولتی مخفی کاری را بر شفافیت به شدت ترجیح دهند.

بنابراین، اولین چالش در سوگلی گرایی نادیده انگاشتن شایستگی است. برای مقامات در سطح کابینه دولت، انتظار می رود که یک مدیر اجرایی با تجربه و واجد شرایط نامزد شود؛ اما از لحاظ تاریخی، فردی هر چه در پله های پایین تر از نردبان نیز قرار داشته باشد، سوگلی گرایی موجب می شود تا سریعتر پله های ترقی را طی کند و به کارهایی که او واجد شرایط آن نیست، گمارده شود. قانون خدمات مدنی آمريكا در سال ۱۸۸۳ به این دلیل عمده به تصويب رسيد که بسياري از مشاغل ، حتی تا سطح جمع آوری سگ های ولگرد، توسط افرادي کسب می شد كه تنها علت استخدام آنها، حمايت آنها از يك حزب يا نامزد خاص بود. همچنین، ظهور سوگلی گرایی، روحیه خدمت رسانی را در بخش های دولتی تضعیف می کند.

افراد معقول در مورد انتصاب دوستان و خانواده در مقامات سطح بالا اختلاف نظر دارند، اما مقامات دولتی باید آگاه باشند که چنین انتخاب هایی می تواند ناعادلانه باشد. با توجه به مشکلات ایجاد شده توسط خویشاوند گرایی، قانونگذاران نوزده ایالت در آمریکا اقدام به تهیه قوانین جهت برخورد با آن نموده اند. دیگران می توانند استخدام بستگان یا دوستان را براساس قوانین تعارض منافع محدود کنند.
مقامات دولتی همچنین باید توجه داشته باشند که معضلات مربوط به سوگلی گرایی فراتر از استخدام و اختصاص قراردادها است؛ به طور کلی مسئله اصلی، تاثیرگذاری بیشتر است. دوستان در گلف بازی، افرادی که برای شام یکشنبه می آیند، و اعضای یک جماعت خاص، احتمالا نفوذ بیشتری بر یک مقام رسمی نسبت به یک غریبه دارند. اعضای شورا، شهرداران و قانون گذاران باید تلاش های ویژه ای را انجام دهند تا اطمینان حاصل شود که همه طرف های یک موضوع را مورد ملاحظه قرار می دهند و لذا صرفا با تکیه بر نظرات افرادی که می شناسند، تصمیم گیری نمی کنند. علاوه بر این، بسیاری از قانون گذاران با وجدان متوجه شده اند که باید الگوهای روابط اجتماعی خود را تغییر دهند، زمانی که کار آنها شامل تصمیمات زیادی است که بر دوستان و همکارانشان تاثیر می گذارد. حداقل، آنها ممکن است تصمیم بگیرند که خود را از تصمیم گیری هایی که روابط اجتماعی می توانند نفوذ نامطلوب بر آنها داشته باشد، دوری کنند.

https://www.scu.edu/government-ethics/resources/what-is-government-ethics/favoritism-cronyism-and-nepotism/

@EmadibaygiGleam