خشونتی به نام کنکور
سايت الف؛ کد مطلب: ۴۹۲۵۰۲؛ خشونتی به نام کنکور؛ بخش تعاملی الف – سجاد خادم؛ تاریخ انتشار : يکشنبه ۲۵ تير ۱۳۹۶
چند روز قبل از آزمون سراسری کنکور پای درد دل نوجوانی نشستم که داشت خودش را برای آن روز مهم آماده می کرد. نگرانی و اضطراب تمام وجودش را فراگرفته بود. می گفت؛ “چندین ماه است که ۵ صبح از خواب بیدار می شوم و ۱ نیمه شب می خوابم. اما هنوز هم نمی دانم می توانم نتیجه مورد نظر خانواده و مدرسه را کسب کنم یا نه! می گفت شاگرد اول کلاسمان هفته قبل سکته کرده! و این اتفاق تلخ باعث شده روحیه همه بچه های مدرسه بهم بریزد. می گفت وضع من و بقیه هم تعریفی ندارد. می ترسید او هم تا روز کنکور دچار سکته شود! ”
و این حکایت تلخ خیلی از نوجوانانی است که دارند با غول کنکور دست و پنجه نرم می کنند گرچه از منظری “کنکور” خود معلول بیماری “مدرک گرایی” و “مدرک گرایی” واکنشی نسبتا طبیعی به وضعیت بحرانی “اشتغال” و “اقتصاد” و “هویت” است. اما این امر دلیل نمی شود تا روز علاج اساسی و زیر بنایی، چشم روی عوارض معضلی بنام کنکور ببندیم. چرا که ادامه این بحران ممکن است دیر یا زود جامعه ما را دچار فاجعه کند. ممکن است این کم کاری ها به سوخته شدن یک نسل منجر شود، البته اگر تا بحال نشده باشد.
بواسطه ی بالا رفتن تب کنکور – و ایضا ناکار آمدی نظام آموزشی فعلی – دارد خروار خروار خشونت به نسل جوان و نوجوان اعمال می شود. وادار کردن یک نوجوانِ در اوج انرژی به ساعتها مطالعه یک مشت محتوای خشک و نچسب – که صرفا جنبه کنکوری دارد ولاغیر – و منع کردن او از پرداختن به نیازهای طبیعی اش مثل تفریح و تحرک، اگر خشونت نیست پس چیست؟ آژیرها به صدا در می آید که چرا دختران ما دارند به سمت رفتارهای خشن و خود آزاری می روند، پسرهایمان از درس زده شده اند و آمارهای رفتارهای خلاف هنجارشان افزایش یافته، اما کسی سوال نمی کند این رفتار معلول کدام نقص منظومه آموزشی است.
مع الاسف آنهایی هم که باید فضای فرهنگی را رصد کنند و دردمندانه به نمایش بگذارند، آنهایی که بایدآگاهی و مطالبه ایجاد کنند، خود در حال ارتزاق از این صنعت آلوده هستند! نشریه ای نشریات را نمی بینی که تبلغ پر زرق و برق از کنکوری جات در آن نباشد. شبکه ای از شبکه های رسانه ی ملی را نمی بینی که در آن خبری از تبلیغات پر زرق و برق کلاس های تست زنی نباشد. برنامه ی کنکوری هم نیست که به مخاطب القا نکند راه سعادت تو تنها در گرو موفقت در کنکور است و ما یگانه منجی تو هستیم در این راه پر خطر!
خوشمزه تر اینکه قوت غالب اهل فن و مسئولین هم شده مذمت کنکور و ضرورت بازنگری جدی در این خصوص. مذمتی که تنها اثرش ایجاد تعارض در مردم است.
ممکن است برخی تصور کنند بخاطر افزایش ظرفیت های آموزش عالی و کاهش نسل داوطلب برای ورود به دانشگاه دیگر این اضطراب ها فراگیر نیست و فقط مربوط به بخش کوچکی از شرکت کنندگان است. اما باید در نظر داشته باشیم که کنکور ضمن نابود کردن نسلی که دنبال رشته های برتر است، بلایی اساسی سر نظام آموزشی ما که متاثر از کنکور است آورده! “پرورش” را به مسلخ برده و ساختار معیوب آموزشی را معیوب تر کرده. معلمین توانا را برای “نان” کوچ داده به مدارس غیر انتفاعی و شغلشان را از پیامبری تنزل داده به شبهه دلالی، البته استثنا هم وجود دارد.
هرچند نباید این واقعیت را هم از نظر دور داشت که برای جامعه ای با ۵ برابر مرکز آموزش عالی نسبت به کشورهای پیشرفته – حتی بیش از چین یک میلیارد و چند صد میلیونی برای جامعهی دچار رکود و بیکاری که صنعت کنکور در آن هر سال بیش از ۲ هزار میلیارد تومان گردش مالی دارد و به تبع آن کلی اشتغال کاذب در این خصوص ایجاد کرده، انتظار تغییر و تحول یکساله و یک شبه توقعی بیجاست. اما این تحول باید از کجا شروع شود؟!
نباید اقلا نشانه از شروع یک تحول به چشم بخورد؟! نباید شروع این جراحی را مردم از مسئولین مطالبه کنند؟!
در ماه های پیش رو که دولت دوازدهم وزرای پیشنهادی خود را به مجلس معرفی می کند، زمان مناسبی است تا مردم از دولت و نمایندگان خود در مجلس شورای اسلامی مطالبه جدی در این خصوص داشته باشند. از قوای مقننه و مجریه، وزرا را از این زاویه بسیار مهم انتخاب و ارزیابی کنند و در مورد وزارت خانه های نسل سازی چون وزارت علوم و وزارت آموزش و پرورش خود را درگیر بحث های جناحی و سیاسی و سهم خواهی و … نکنند. که اشتباه در مورد این دو وزارت خانه، عوارض و عواقبی بس طویل المدت و سرنوشت ساز دارد.