به عشق حسین!
به عشقِ حسین!
مجتبی عمادی
جان شاک (John Shuck)- کشیشِ پرسبیترین (Presbyterian) کلیسایی در پورتلند آمریکا- سفر معنوی خود را اینگونه توصیف میکند: “در اکتبر ۲۰۱۸ یکی از مقدسترین شهرهای روی کره زمین-کربلا- را دیدم. از حدود ۴۰۰ میلیون نفر شیعه، حدود ۷۰۰ هزار آنها در ایالات متحده زندگی میکنند. من به همراه فیلمبردارم-جاش تاونسلی- با حمایت “حسینیه جامعه اسلامی سیاتل” به راهپیمایی اربعین- بزرگترین اجتماع سالانه صلحآمیز بشری در جهان- آمدیم. ما به همراه کاروان شماره ۷۲ که مسئول آن محمد بیک از لس آنجلس بود و شامل ۵۰ نفر از شیعیان آمریکا بود به زیارت مقبرههای عراق آمدیم. دلایل سفر من عبارت بود از آنکه من یک کشیشی مسیحی بودم که علاقمند به بحث عدالت و جنگ و صلح نیز بودم منجمله آنچه با نام جنگ علیه تروریسم خوانده می شد و توسط آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی در خاورمیانه به انحراف کشیده شده بود. بعلاوه این یک سفر معنوی برایم بود به طوریکه با داستان حسین و همراهانش به حرکت درآمدم و از شجاعتش الهام گرفتم”.
او ادامه میدهد: “بیشتر مردم امریکا در مورد راهپیمایی اربعین چیزی نمیدانند. من نیز نمی دانستم تا اینکه در سال ۲۰۱۸ توسط شیعیان به آن دعوت شدم. ما به پیادهروی ۵۰ مایلی از نجف تا کربلا رفتیم که دو روز و نیم به طول انجامید. دو شب بین راه خوابیدیم. وزارت خارجهی امریکا اعلام کرده است امریکاییها به عراق نروند چون امنیت ندارد. من و فیلمبردارم با هم در کربلا می گشتیم و خودمان ۵۰ مایل پیادهروی کردیم در حالی که به آغوش کشیده میشدیم و احساس امنیت میکردیم. بسیاری از مردم با ما سلفی میگرفتند و مورد توجه رسانهها بودیم و با ما مصاحبه میکردند”. “اما حسین کیست و اربعین چیست؟” او می گوید: “از بسیاری از مسلمانان شنیده ام که حسین، اسلام را نجات داد و شیعیان و سنی ها، هر دو، او را محترم می دارند”. وی سپس به عدم بیعت امام حسین با حکومت فاسد یزد اشاره می کند که در نهایت به واقعه کربلا در سال ۶۱ قمری می انجامد. او در ادامه به فرستادن اسرا منجمله زینب به دربار یزید اشاره می کند و شجاعت زینب در مواجه با او را می ستاید. یزید از آنها می خواهد تا به مدینه برگردند اما زینب در اربعین به کربلا باز می گردد تا از محل شهادت برادرانش بازدید کند.
او در طول فیلم با افراد مختلفی صحبت می کند و به جنبه های مختلفی از واقعه عاشورا و پیاده روی اربعین منجمله سنگ اندازی های جدی صدام برای جلوگیری از پیاده روی اربعین، پیاده روی اربعین به عنوان نماد پیروزی واقعی و همیشگی حسین بر یزیدیان علیرغم شکست ظاهری وی در عاشورا، پذیرایی بی غل و غش در موکب ها، شهادت علی اصغر، شهدای جنگ با داعش و ایثارگری آنان، سختی پیاده روی اربعین، تامل در احوال خودش (self-reflection)، حضور افراد از کشورهای مختلف، شگفتی از عدم قحطی و وفور علیرغم چهره فقیرانه کربلا و پذیرایی از بیش از ۱۵ میلیون (به روایتی تا ۴۰ میلیون) زائر در روزهای منتهی به اربعین و مقایسه آن با یکی از معجزه های حضرت عیسی ع در سیر کردن همراهانش توسط فقط یک سبد نان، می پردازد. وی در نهایت می گوید “این امام کیست که این همه انسان را از سر تا سر گیتی به زیارت خود دعوت می کند؟” او نتیجه گیری می کند که چون حکومت یزید ناعادلانه بود، حسین برای عدالت قیام کرد؛ در آن راه به شیوه ای وحشیانه قربانی شد تا تراژدی ایی بیافریند که معنایی ورای هستی مادی دارد. او در ادامه، لبیک یا حسین میگوید و به توضیح “همه روزها عاشورا و همه زمینها کربلاست” می پردازد. او در پایان به سیاستهای غلط امریکا در خاورمیانه اعتراض میکند. جان شاک میگوید: “من بعنوان یک سفیر آمدم. امیدوارم بقیه هم بیایند: از رسانهها گرفته تا سایر کشیشها بیایند و ببینند چه رخ میدهد و چگونه است که صلح از عدالت سرچشمه میگیرد.”
در بخش پایانی مستند شاک میگوید: احساسیترین لحظه برای من آن وقتی بود که میخواستم با غوطهور شدن در میان افراد، ضریح امام، همان که بالای قبر است را لمس کنم. نتوانستم به ضریح برسم! دستی دست مرا گرفت و به ضریح رساند. به آن فرد نگریستم. چشمانمان در هم گره خورد. احساساتم جاری شد، مثل آن بود که امام حسین ندا داده تا حقیقت را نشانم دهد. من یک مسیحیام، یک کشیش مسیحی؛ اما بخاطر مواجههام با امام حسین، ایمان جدیدی از حسین و عیسی مسیح (ع) دریافت کردم. عیسی مسیح و حسین برادر اند. آنها یکی هستند. اگر نژاد انسان بخواهد زنده بماند، ما همه باید یکی بشویم.
@EmadibaygiGleam
@DrEmadibaygi