یلدای ۱۴۰۳!
یلدای ۱۴۰۳!
مجتبی عمادی
?تدریس مجازی را تجازی نام نهادهام، بر وزن فجازی! تجازیها فرصت بیشتری از کلاسهای حضوری در اختیارم گذاشتهاند؛ لذا توانستم به تدریس مباحثی بپردازم که در ترمهای قبل فرصت ارائه آنها پیدا نمیشد یا سطحیتر مورد بحث قرار میگرفت. یکی از آن درسها که در تجازیها فرصت بیشتری برایش داشتم، درس تکامل بود.
?تکامل از قرن نوزدهم و بواسطه کارهای پیشروانهی لامارک فرانسوی و داروین انگلیسی مبتنی بر روش علمی و در فضایی کاملا انتقادی مورد پذیرش جامعه علمی قرار گرفت و از آن زمان تاکنون بر بسیاری از علوم تاثیر گذاشته است منجمله علوم اجتماعی و اقتصادی.
?فرایند پذیرش نظریه تکامل توسط پژوهشگران و دانشمندان قرن نوزدهم و تکمیل آن با دانش ژنتیک در قرن بیستم هنگامیکه در بستر تاریخ علم بررسی میشود، میتواند به شدت مفید باشد. چنین بررسی و نگاهی، به مانند ملاحظه تکوین زادههای موجودات منجمله انسان از زمان تشکیل سلول تخم پس از لقاح تا مرگ آن زاده میماند. به عبارتی، معتقدم ارائه دروس دانشگاهی بدون توجه به تاریخ آن حوزه از علم، چونان دیدن شاخههای یک درخت بدون دیدن ساقه و ریشه است! هنگامیکه مباحث در بستری تاریخی مورد بحث قرار میگیرند، به صورت مستقیم و غیرمستقیم فضای فرهنگی-اجتماعی آن کشورهایی که این کشفیات و پژوهشهای مبتنی بر روش علمی در آنها رخ دادهاند نیز مورد توجه قرار میگیرند.
?امسال به دانشجویان درس تکامل گفتم که به عنوان بخشی از تمرینهای کلاسی شرایط ایران را در طی پانصد سال اخیر به خصوص از قرن هفدهم به بعد مورد مطالعه قرار دهند. اروپا به خصوص پس از قرون وسطی و آغاز عصر روشنگری تحولات جدی در عرصه علمی-فناوری داشته است. ارائهی دانشجویان کارشناسی زیستشناسی سلولی و مولکولی در خصوص تاریخ این دوره ایران هر چند متاسفانه اتکای زیادی به منابع دست دوم اینترنتی کپی-پیست شده فارسیزبان داشت؛ اما با همان مطالعات محدود خودم در عرصه تاریخ ایران همخوانی دارد: آن زمان که آنان با روش علمی در حال کشف دنیا و با تغییرات اجتماعی-فرهنگی در حال تسلط بر دنیا بودند، ما درگیر بقای خود بودیم! از قرن شانزدهم تاکنون صفویان، افشاریان، زندیان، قاجار، پهلوی و جمهوری اسلامی بر ایران حکمرانی کرده اند؛ به جهت اشاره به عقب افتادگی ما از رپت، فقط یک قلم ایجاد آموزش عالی ما عمری کوتاه صد ساله دارد، در مقایسه با عمر چند صد ساله آموزش عالی در اروپا!
?بیاییم ببینیم ما در آستانه ورود به قرنهای جدید در چند سده اخیر در چه شرایطی بودیم. ما در هنگامهی ورود به قرن جاری یعنی سال ۱۲۹۹ شمسی (۱۹۲۰م)، به تازگی قحطی و آنفولانزای اسپانیایی را با تلفات فراوان پشت سر گذاشته بودیم و رضاخان میرفت تا پادشاه شود؛ در هنگامه ورود به قرن سیزدهم شمسی یعنی سال ۱۱۹۹ (۱۸۲۰م) در میانهی جنگهای ایران-روسیه و عهدنامهی امضا شدهی گلستان(۱۸۱۳م) و امضای متعاقب عهدنامهی ترکمانچای(۱۸۲۸م) بودیم؛ در سال ۱۰۹۹ و در آستانه ورود به قرن دوازدهم (۱۷۲۰م) با سلطنت خفت بار شاه سلطان حسین، حمله محمود افغان و سقوط صفویه دست به گریبان بودیم؛ و فقط در آستانه ورود به قرن یازدهم یعنی در سال ۹۹۹ شمسی ( ۱۶۲۰م) در حال زندگی به نسبت با ثبات و همراه با شرافت در دوران پادشاهی شاه عباس اول بودیم.
?در سیصد سال اخیر در آستانه ورود به قرنهای جدید شمسی، با شرایط سختی روبهرو بودهایم. اکنون هم علاوه بر کرونا، با چالشهایی جدی در عرصههای مختلف روبهرویم. این تاریخ پر فراز و نشیب که به خصوص با کوچک شدن سرزمین ایران هم قرین بوده است، میطلبد تا فارغ از دعوای اصلاحطلب-اصولگرا، رئیسجمهور نظامی-غیرنظامی به خود بیاییم و جدیتر به مسئولیت اجتماعی خود و سرنوشت میهن بیندیشیم.
?چنانکه قبلا نوشتهام، براساس قانون اساسی کشور، ما به رئیس جمهوری نیاز داریم تا نخست وزیر باشد چنانکه در برخی کشورها رئیس جمهور همان پادشاه مادامالعمر است. همگرایی و همفکری نزدیک رهبری-رئیس جمهور به شدت برای رپت کشور لازم و ضروری است و فکر میکنم به مانند انتخابات اخیر مجلس، در انتخابات ریاست جمهوری هم شاهد به قدرت رسیدن فردی باشیم که با رهبری همگرایی و همفکری نزدیکی داشته باشد. لذا، چنانکه پس از شاه سلطان حسین، بالاخره نادر افشار میآید و پس از احمدشاه قاجار، رضاشاه میآید که در کل تغییر مثبتی است؛ پیشبینیام آن است که در نهایت تا ۱۴۰۳ دستکم بخشی از چالشهایمان مرتفع شده باشند. همواره خاطرمان باشد که اصل تقید مکانی-زمانی در جای خود پابرجاست و بایستی مدنظر قرار گیرد.
اول دی ماه ۱۳۹۹
@EmadibaygiGleam
@DrEmadibaygi