مسئله فرماندهان بیزانسی
فرزاد مینویی،آنالیکا
مسئله فرماندهان بیزانسی (Byzantine Generals Problem) شرایط فرضی را بحث میکند که در آن افراد باید بدون حضور یک نظارتگر مرکزی، در مورد یک اقدام به اجماع برسند. دشواری آنجا پیش میآید که بازیگران باید در شرایطی تصمیمگیری کنند که همراه با عدم قطعیت، اطلاعات نادرست و حتی فریبدهنده است. مسئله بهاینترتیب است که فرماندهان بیزانسی که از نظر مکانی از هم دور هستند، میخواهند به قلعه دشمن حمله کنند (امپراتوری بیزانس یا روم شرقی، بین سالهای ۳۹۵ میلادی تا ۱۴۵۳ میلادی بر قسمتی از خاورمیانه، آفریقا و اروپا تسلط داشت). در این شرایط فرضی بهجای دو فرمانده، چند فرمانده باید بر روی زمان حمله به دشمن به تفاهم برسند. هر یک از آنان نیروی کافی برای غلبه بر دشمن را ندارد و تنها حمله همزمان به موفقیت ختم خواهد شد. عقبنشینی همزمان نیز موجب حفظ همه ارتش خواهد شد، ولی اگر برخی تصمیم به حمله و برخی دیگر تصمیم به عقبنشینی بگیرند، ارتش دچار آشوب خواهد شد و از هم میپاشد.
خطاهای بیزانسی به خطاهای غیرقابلپیشبینی در سیستمها گفته میشود که نهتنها خطا یا خرابی ممکن است باعث شود سیستم خروجی نداشته باشد بلکه میتواند موجب تولید خروجی گمراهکننده شود. خطای بیزانسی از بدترین نوع خطاها در یک سیستم محسوب میشود. وقتی یک قسمت از سیستم خراب میشود، از کار میافتد و ارتباطش را با بخشهای دیگر از دست میدهد، شما بلافاصله متوجه نقصان در سیستم میشوید. ولی اگر یک بخش از سیستم که دچار نقصان است در ظاهر مانند یک بخش سالم عمل کند، با بخشهای دیگر در ارتباط باشد و پیامهای اشتباه به آنان ارسال کند، بهراحتی نمیتوان متوجه خطا در سیستم شد. سیستمهایی که بتوانند در برابر خطاهای بیزانسی تابآوری داشته باشند، خطاتاب بیزانسی (Byzantine Fault Tolerant) نامیده میشوند.
در سال ۱۹۸۲، لزلی لمپورت (Leslie Lamport) و همکارانش در مقالهای حل تقریبی برای این مسئله ارائه میدهند. راهحلی که آنان برای مسئله پیشنهاد میدهند استفاده از اجماع است.
سیستمهایی که در هواپیماها، زیردریاییها و نیروگاههای هستهای بکار میروند که در آنها بسیاری از فعالیتها تابع اطلاعاتی است که از تعداد زیادی حسگر گرفته میشود، باید دارای خطاتابی بیزانسی باشند. مدیران ارشد بهویژه در تصمیمگیریهای پیچیده و کلان باید بتوانند خطاهای بیزانسی را مدیریت کنند. گزارشهای دپارتمانهای مختلف سازمان، دادههای مربوط به تحقیقات بازار، اخبار و اطلاعاتی که در مجلات و روزنامهها منتشر میشود، اطلاعاتی که شرکتهای رقیب از خود ارائه میدهند، نظرات مدیران میانی، مشاوران، خبرگان صنعت، مدیران سایر شرکتها و مشتریان همگی ممکن است خود همراه با خطا باشند و یا در فهم آنها خطا وجود داشته باشد که ممکن است تصمیمگیر را گمراه کنند. مدیران باید بدانند همه انسانها در معرض خطاهای تصمیمگیری قرار دارند. همه ما در قضاوتهای خود دارای ضعف و نقصان هستیم و ممکن است بدان آگاه نباشیم. این آگاه نبودن به ضعفهای خود بسیار خطرناک است. مانند فرماندهان خائن که در ظاهر خطایشان بر سیستم مشخص نیست، خطاهای رفتاری ما نیز پنهان هستند. راهحلی که در الگوریتم خطاتابی بیزانسی پیشنهاد میشود استفاده از منابع اطلاعاتی مختلف و تکیه بر اجماع است. هر فرمانده تنها به یک پیام اکتفا نمیکند، سعی میکند اطلاعات متنوعی را به دست آورد و برآیند آنها را ملاک قرار دهد. مدیر هوشمند تنها به قضاوت خود اکتفا نمیکند؛ با روشهای مختلف حدسیات خود را محک میزند.
@EmadibaygiGleam