آیا ایرانِ ضعیف در مقابل آمریکای قدرتمند، بازی را باخته است؟
مجتبی عمادی

جمعه و شنبه، ۲۲ و ۲۳ شهریور، دو نوشته تحلیلی در خصوص وضعیت ایران و آمریکا در دوره فشارِ حداکثری ترامپ و مقاومتِ حداکثری در ایران به چاپ رسید که با نگاهی نقادانه و تقریبا منصفانه تلاش کرده بودند تا راه حل های احتمالی یا فرجام های احتمالی تنش بین ایران و آمریکا را به رشته تحریر در آورند. نوشته اول به قلم روا گوجن در (https://worldview.stratfor.com/article/iran-may-be-weak-its-strategy-working-us-trump-sanctions-nuclear-jcpoa) منتشر شد. نویسنده در این مقاله ابتدا با اشاره با اعمال و افزایش تحریم های دولت ترامپ در آمریکا در قالب “فشار حداکثری” به اثرهای مخرب آن بر اقتصاد ایران پرداخته است: تورم جدی و کاهش ارزش پول، کاهش جدی صادرات نفت و سرمایه گذاری خارجی. وی در ادامه به مقاومت ایران و توفیق نسبی در مهار تورم افسارگسیخته، کنترل بازار ارز و مهار ناآرامی های احتمالی می پردازد. گوجن ادامه می دهد که ایران علاوه بر این اقدام در داخل توانسته است دست به اقداماتی بزند که روی اعصاب ترامپ برود: دخالت احتمالی در انفجار نفتکش ها، ساقط کردن پهپاد آمریکایی در خلیج فارس، توقیف نفتکش انگلیسی پس از توقیف نفتکش ایرانی گریس ۱ در جبل الطارق و ادامه توقیف آن علیرغم آزادی نفتکش ایرانی، و گام های شصت روزه ایران در کاهش تعهدات برجامی که گوجن معتقد است در نهایت به نصب و راه اندازی سانتریفیوژهای پیشرفته، غنی سازی تا سطح ۲۰ درصد و برگرداندن راکتور اراک به طراحی اولیه اش خواهد انجامید. گوجن معتقد است این استراتژی برای ایران ثمربخش بوده است: دشمنان متوجه قدرت واقعی نیروی نظامی ایران در تنگه هرمز شده اند؛ ترامپ با گزینه جنگ قریب الوقوع مواجه شد و به دلیل وعده های انتخاباتی و شکست احتمالی در انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا از آن احتراز نموده است؛ با توجه به اقدام ایران، اروپا به ایران نزدیک شد و ظریف به نشست جی هفت در بیاریتز فرانسه رفت تا در مورد پیشنهاد خط اعتباری ۱۵ میلیارد دلاری مذاکره کند؛ به متحدان منطقه ای ترامپ منجمله امارات نشان داد که در صورت وقوع جنگ، آنها به شدت ضرر خواهند کرد؛ و آمریکا در ایجاد یک نیروی متحد دریایی در تنگه هرمز شکست خورد. گوجن همچنین به امکان برنامه ریزی برای دیدار ترامپ و روحانی در حاشیه نشست سالانه سازمان ملل، اخراج بولتون، طرح احتمالی جدید دولت برای مذاکره با آمریکا، و احتمال کاهش برخی تحریم های آمریکا اشاره می کند. وی در حال حاضر امکان مذاکره ایران و آمریکا را با توجه به فشار حداکثری آمریکا و درخواست ایران جهت برگشت آمریکا به برجام جهت شروع مذاکره، ضعیف می داند. گوجن در پایان ابراز امیدواری می کند که پنجره کوچکی برای دیپلماسی از طریق مذاکرات در حاشیه نشست سازمان ملل وجود اگر آمریکا بر اعمال تحریم ها اصرار نورزد. در غیر اینصورت وی معتقد است که اگر بن بست همچنان وجود داشته باشد، ایران ممکن است مجبور شود یک حرکت بیدارکننده دیگر برای رئیس جمهور آمریكا انجام دهد که تلاش دارد تا به جنگهای آمریکا خاتمه دهد و برای پیروزی در انتخاب مجدد خود در سال ۲۰۲۰، به پیروزیهایی در سیاست خارجی دست یابد.
در نوشته دیگر در لوبلاگ (https://lobelog.com/why-ayatollah-khamenei-has-blocked-negotiation-with-the-u-s/) کیهان برزگر از استراتژی “نه جنگ، نه مذاکره” رهبری در قبال مواجه با رفتار خصمانه آمریکا دفاع می کند و اهدافی را برای آن بر می شمارد: اتخاذ رویکرد متحد در سیاستگذاری خارجی جهت مقابله با ترامپ و کشورهای اروپایی که طمع محدود کردن برنامه موشکی و فعالیت های منطقه ای ایران را دارند، آمادگی ایران جهت هرگونه نبرد احتمالی با آمریکا، اتحاد جناح های سیاسی جهت مقابله با دشمن خارجی از طریق مقاومت حداکثری. برزگر معتقد است که این سیاست خارجی همگرا دو پیام به طرف های باقیمانده در برجام می فرستد: ایران تسلیم زیاده خواهی ترامپ نمی شود و با آن مقابله می کند و از برنامه منطقه ای و موشکی خود که عامل بازدارنده در مقابل دشمنان است دست نمی کشد. برزگر معتقد است که امنیت و اقتصاد جدا از یکدیگر نیستند و دولت روحانی نیز که از بد عهدی اروپایی ها ضربه خورده است، وزیر خارجه خود را مامور اجرای استراتژی رهبری نموده است. برزگر معتقد است ایران نیز چون ترکیه و هند بایستی فعالانه در منطقه نقش آفرینی کند تا امنیت ملی و رونق اقتصادی را برای خود فراهم کند. برزگر نیز چون گوجن احتمال دیدار روحانی و ترامپ را علیرغم اخراج بولتون جنگ طلب ضعیف و فاقد نتیجه ملموس می داند. برزگر تقویت قدرت بازدارنده ایران و توجه به اقتصاد مقاومتی را راه حل مقابله با ترامپ می داند. وی سپس به اهداف اصلی رهبری در کاهش احتمال نبرد با آمریکا از طریق اتحاد ملی و تقویت قدرت ملی اشاره می کند. برزگر در ادامه اشاره می کند که با
@DrEmadibaygi