? سیمین کاظمی

در شرایط اقتصادی کنونی که هزینه ها افزایش یافته، دور از انتظار نیست که اعضای حرفه ها و مشاغل مختلف به فکر افزایش مداخل خود باشند، که شایعترین راهش افزایش قیمتهاست. اما آنچه که در افزایش قیمتها مؤثر خواهد بود نوع کالا یا خدمتی است که ارائه می شود. در واقع یکی از عواملی که در تعیین میزان افزایش قیمت کالاها تأثیر گذار است ضروری بودن خدمت یا کالایی است که به مشتری فروخته می شود. از این روست که کالاهای لوکس و غیرضرروی ممکن است افزایش قیمت خیره کننده ای داشته باشند که دسترسی به آنها را محدود می کند، در حالیکه در مورد کالاهای ضروری افزایش قیمت با احتیاط نسبی صورت گیرد. البته در این میان برخی کالاها هم هستند که در ضروری بودن شان تجدید نظر می شود و در شمار اقلام لوکس و غیرضروری قرار می گیرند، مثل گوشت! در مورد برخی کالاهای ضروری دولت سعی نه چندان موفقی داشته است که قیمت را کنترل کند و با مداخله در بازار مانع شکل گیری بحران دسترسی به این کالاها شود.

?یکی از این موارد که دولت سعی در کنترل قیمت آن دارد، تعرفه های خدمات تشخیصی و درمانی است که معمولاً هر سال درصدی به آنها اضافه می شود که با افزایش نرخ تورم هماهنگ باشد و ارائه دهندگان خدمات سلامت متضرر نشوند. امسال افزایش تعرفه ها به طور میانگین در بخش دولتی ۱۰ درصد و در بخش خصوصی ۱۳ درصد بوده است. هزینه هتلینگ در بیمارستان های دولتی ۱۵٫۴ درصد و در بیمارستان های خصوصی ۲۵ درصد افزایش یافته است. تعرفه ویزیت پزشکان هم ۸ درصد بیشتر شده است.  هر چند وزیر بهداشت در این مورد گفته ” در افزایش تعرفه ها، با نمایندگان بخش خصوصی توافق شده و این بخش در شرایط تحریم و فشارهای اقتصادی، با مردم همراهی خواهند کرد”، اما این موافقت و همراهی در حوزه عمومی، مشهود نبود و بلافاصله بعد از اعلام نرخ های جدید، اعتراض بخش خصوصی هویدا شد و بعد شدت گرفت و معترضان خواستار افزایش تعرفه ها منطبق با نرخ تورم شدند.

? اعتراضات صنفی پزشکان امری قابل انتظار است و می توان پذیرفت که آنها نیز خواستار بهبود وضعیت معیشت خود باشند، اما آنچه در این اعتراضات قابل تأمل است، نحوه استدلال پزشکان و نگاه آنها به حرفه ی پزشکی است. به عنوان مثال، در جریان اعتراضات پزشکان، یکی از مشاغل مورد مقایسه با حرفه پزشکی آرایشگری است که بسیاری از پزشکان وضعیت خودشان را با آرایشگاهها مقایسه می کنند که چگونه درآمد آنها افزایش یافته و تعرفه های پزشکی به همان نسبت بیشتر نشده است.  چنین مقایسه ای و چنین نگاهی به پزشکی دلالت بر این دارد که از نظر این دسته از پزشکان  سلامت نه تنها یک ضرورت که همگان باید به آن دسترسی داشته باشند، تلقی نمی شود بلکه آن را کالایی لوکس می دانند که هرکس پول بیشتری داشت می تواند از آن بهره مند شود و اینکه تکلیف کسانی که پول ندارند، چیست؟ اهمیتی ندارد. از نظر اینها سلامت هم چیزی است در حد اصلاح مو و ابرو و چشم بر این واقعیت می بندند که وقتی سلامت با کالای آرایشگاهها مقایسه می شود، طبابت دیگر آن حرفه ای نیست که حق حیات را پاس می دارد و به این ترتیب برای حفظ منافع مادی، منزلت اجتماعی و وجهه معنوی پزشکی را زیر پا می گذارند.

? گروهی دیگر با پیش کشیدن تهدید اخذ زیرمیزی از بیماران می کوشند مراکز تصمیم گیری را قانع کنند که تعرفه ها را به دلخواه پزشکان افزایش دهند. در این استدلال هم جنبه غیراخلاقی و فساد آلود بودن موضوع زیرمیزی نادیده گرفته می شود و از آن به مثابه یک حق یا پاسخ عقلانی یاد می شود. این گروه نیز از یاد می برند که به میان آوردن چنین تهدیدی اگر چه می تواند ابزاری عقلانی برای پیشبرد یک خواسته باشد، اما در ذهن جامعه تداعی کننده ورشکستگی اخلاقی حرفه ای است که شاغلانش بیشتر از هر شغل دیگری انتظار احترام و قدردانی دارند. مشخص نیست که با این تنزل دادن جایگاه طبابت و استدلال های تماماً سودمحور، پزشکان چگونه باید انتظار داشته باشند که مورد انتقاد جامعه واقع نشوند و هاله ی قداست همچنان گرد سر آنان در تجلی باشد و مخدوش نگردد.

? در این شرایط اقتصادی دشوار که با احساس ناامنی و تنگناهای گوناگون در آمیخته است، شاید عقلانی است که همگان به دنبال حفظ منافع خود هستند، اما اگر این حفظ منافع گروهی یا صنفی به منافع اکثریت پیوند نخورده باشد، شائبه خودخواهی و ناهمدلی و بی رحمی همه ی اعضای آن گروه در حافظه تاریخی جامعه نقش خواهد بست، به طوری که پاک کردنش به آسانی و در کوتاه مدت میسّر نخواهد بود. پس بکوشیم پزشکی به عنوان حرفه ای که قادر به رعایتِ انسان، به رعایت انسانِ بیمار نیست، شناخته نشود و به یاد داشته باشیم که سلامت حقی همگانی و برای همه انسانها است.
@drsiminkazemi