مجتبی عمادی

به نظرم بهترین پاسخ به سوال فوق، در “خطبه منا” که توسط امام حسین (ع) در ذی الحجه سال ۶۰ هجری، درست یکسال قبل از واقعه کربلا، در حضور ۲۰۰ صحابي پيامبر (ص)، ۵۰۰ نفر از تابعين و صدها تن از آگاهان بیان شده است، به روشنی در برابر چشمان ما قرار دارد. خلاصه ای از فرازهای آن خطبه در ادامه می آید:

۱- “آيا نديده ايد که خداوند چند بار در قرآن به روحانيون مسيحي و يهودي به شدت حمله فرموده و آنها را توبيخ کرده است که چرا مردان خدا در جامعه و حکومت بيعدالتي و فساد ديدند و سکوت کردند؟ چرا اعتراض و انتقاد نکردند؟”
۲- “خداوند علماي مسيحي، يهودي و روحانيون و آگاهان اديان قبل را نکوهش کرد زيرا ستمگراني جلوي چشم آنها فساد ميکردند و اينان ميديدند و سکوت ميکردند… خداوند چنين کساني را کافر خوانده و توبيخ کرده که چرا در برابر بيعدالتي و تبعيض و فساد در حکومت و جامعه ي اسلامي ساکت هستيد و همه چيز را توجيه و ماستمالي ميکنيد و رد ميشويد؟ … علت آن اين است که عده اي از شما ميخواهيد که سبيلتان را چرب کنند… عده اي طمع سفره داريد و سفره ي چرب ميخواهيد تا بخوريد و ميگوييد که چرا خودمان را به زحمت بيندازيم و با نهي از منکر و انتقاد و اعتراض ريسک کنيم؟ فعلا که بساطمان رو به راه است و عده اي از شما نيز ميترسيد. اما مگر در قرآن نميخوانيد که فرمود از مردم نترسيد؛ از حاکمان و صاحبان قدرت و ثروت نيز نترسيد؛ از من بترسيد! … خداوند اين حق و اجازه را داده است که شما نسبت به يکديگر بي تفاوت نباشيد؛ بلکه حساس باشيد. اگر همين يک اصل امر به معروف و نهي از منکر يعني نظارت دائمي و انتقاد و اعتراض و تشويق به خيرات و عدالت و مبارزه در برابر ظلم و بيعدالتي و تبعيض اجرا بشود، بقيه ي فرائض، تکاليف الهي نيز اجرا مي شود و همين يک حکم را شما عمل بکنيد! اما هيهات که شما اهل همين يک تکليف هم نيستيد. ولي من هستم. امر به معروف و نهي از منکر دعوت به اسلام و دين است؛ منتها دعوت زباني تنها نه، صرفا اینکه اي مردم بياييد و مسلمان شويد! اسلام خوب است… اما نهي از منکر با رد مظالم، جبران همه ي بيعدالتيهايي که ميشود و شده است؛ و نه صرفا گفتن اينکه عدالت خوب است و ظلم بد است. يعني در برابر ظلم و ستمهايي که شده، ايستادن و آنها را عقب زدن و جبران بي عدالتيها، وظيفه عملي شماست. بايد درگير شويد و با ستمگران، چشم در چشم بايستيد و بگوييد: نه! بايد انتقاد و اعتراض کنيد و يقه شان را بگيريد. تقسيم عادلانه بيت المال و اموال عمومي و توزيع عادلانه ثروت حکم خداست. گرفتن ماليات از ثروتمندان و هزينه کردن آن به نفع فقرا ادامه همان تکليف است.”
۳-  “به نام دين از شما حساب مي برند و و احترام ميگذارند و شما را بر خودشان ترجيح مي دهند. در حالي که هيچ فضيلتي بر آنها نداريد و هيچ خدمتي به اين مردم نکرده ايد. به راستي چگونه به اين احترام و اعتبار اجتماعي رسيده ايد؟ فقط به اين علت که مردم از شما توقع دارند که به حق خدا قيام کنيد. اما شما در اغلب موارد از انجام وظيفه و احقاق حق الهي کوتاهي کرده ايد.”
۴-  “حق مستضعفان و طبقات محروم جامعه را تضييع کرده ايد… شما هرجا حق ضعفا و مستضعفين بود کوتاه آمديد و گفتيد ان شاءالله خدا در آخرت جبران ميکند اما هر جا منافع خودتان بود آن را به شدت مطالبه کرديد و محکم ايستاديد. شما نه مالي در راه خدا بذل کرديد و نه جانتان را در راه ارزشها و عدالت به خطر انداختيد و نه حاضر شديد با قوم و خويشها و دوستانتان به خاطر خدا و اجراي عدالت و اسلام درگير بشويد… پس از همه ي اين عافيت طلبيها و دنيا پرستيها منتظريد که در بهشت همسايه ي پيامبران او باشيد!… ميبينيد که پيمانهاي خدا در اين جامعه نقض ميشود و آرام نشسته ايد و فرياد نميزنيد اما همين که به يکي از ميثاقهاي پدرانتان بيحرمتي شود داد و بيداد به راه مي اندازيد… حال ميثاق پيامبر در اين جامعه تحقير شده است؛ لالها، زمينگيران، کوران، فقرا و بيچاره ها در سرزمينهاي اسلامي بر روي زمين رها شده اند و بي پناهند و کسي به اينها رحم نميکند. شما به اين وظيفه ي ديني و الهي تان عمل نميکنيد و کسي مثل من هم که ميخواهد عمل کند، کمکش نميکنيد. ميثاق خدا اين است که بيچاره ها و زمينگيرها نبايد در شهرها گرسنه بمانند و کسي به دادشان نرسد. اين ميثاق خداست و شما خيانت کرده ايد. شما مدام به دنبال ماستمالي و مسامحه؛ يعني سازش با حاکميت هستيد تا خودتان امنيت داشته باشيد، ولي امنيت و حقوق مردم برايتان مهم نيست. فقط امنيت و منافع خودتان برايتان مهم است.”
۵-  “شما مي‌بايست اين ستمگران و فاسدان را نهي از منکر ميکرديد و نکرديد، و مصيبتتان از همه بالاتر است. چون عالم به دين و اصحاب پيامبر بوديد و چشم مردم به شما بود و شما را نماينده ي اسلام ميدانستند… اگر حاضر بوديد زير بار شکنجه و توهين، مخالفت

کنيد و در راه خدا رنج ببريد، حکومت در دست صالحان بود، اما شما در برابر بيعدالتي و ستمگران، تمکين و امور الهي و حکومت را به اينان تسليم کرديد… فرار شما از مرگ، اينان را بر جامعه مسلط کردند، شما به زندگي دنيايي چسبيده ايد… پس اي علماي الهي، تا دير نشده جانتان را در خطر بياندازيد… شما اين ضعفا و مستضعفين و فقرا و محرومين را دست بسته تحويل دستگاه ظالم داده ايد. گروههايي از مردم برده ي اينان شده اند … عده اي نان شبشان را نميتوانند تهيه کنند. در هر شهري عده اي را گماشته اند که افکار عمومي را بسازند و به مردم دروغ بگويند. مردم نميتوانند دستي را که به سمتشان مي آيد تا به آنها زور بگويد، عقب بزنند و از خود دفاع کنند. شما همه ي اين صحنه ها را مي ديديد و کاري نمي کرديد. اينان عده اي ستمگر و صاحبان قدرت اند که عليه ضعفا و محرومين بسيار خشن عمل مي کنند… تعجب ميکنم از شما که اين زمين زير پاي ظالمان صاف و پهن است، عده اي باج بگير حکم ميرانند، و کارگزاران حکومت هم بويي از عاطفه و انسانيت و مهرباني نبرده اند و شما هم باز ساکتيد.”
۶- “خدايا تو ميداني که قيام ما له له زدن براي سلطنت، تنافس در قدرت و گدايي دنيا و شهرت نيست؛ بلکه تنها براي برپاکردن نشانه هاي دين تو قيام کرديم… قيام براي اين است که مردم گيج و گمراه شده اند و بايد آگاه شوند و بايد خونمان را به صورت اين خواب زده ها بپاشيم تا بيدار شوند.”

جالب آن است که فرانسیس بیکن در حوزه روش شناختی علم می گوید ” حقیقت از اشتباه آسان تر به دست می آید تا از سردرگمی”.

شاید بتوان فلسفه قیام حسین و واقعه عاشورا را برپایی و استقرار عدالت اجتماعی دانست: آنجا که عالمان به تکالیف خود عمل می کنند و از “ملک ری” ها می گذرند؛ ظلم، فقر، بی عدالتی و تبغیض وجود ندارد و منافع جمعی بر منافع فردی، قبیله ای و گروهی برتری دارد.

بنابراین “جزئیات تاریخی، فرهنگی و جغرافیایی حادثه کربلا، قوام احساسی و عاطفی آن‌را افزوده‌اند و ماندگاریش را تقویت نموده‌اند؛ اما بزرگی حادثه در تشنه‌لب شهید شدن امام حسین (ع) یا فاسق بودن دشمن او نیست. عاشورا عظمت‌اش را از «منطق مظلومیت» نمی‌گیرد… اعتراض به بی‌عدالتی در مرکز گفتمان و منطق عاشوراست. خطر نهفته در عزاداری‌های امروز، فراموشی محوریت عدالت همه‌جانبه در حادثه عاشورا، غلبه «منطق مظلومیت» و مظلومانه به حاشیه رفتن «منطق عاشورا»ست. (کانال دغدغه ایران- دکتر محمد فاضلی)”

https://edalatkhahi.ir/2015/10/22/متن-خطبه-امام-حسینع-در-مناجزوه/

@EmadibaygiGleam