کد مطلب: ۴۴۷۴۶۶؛ مردم چقدر از پزشکان راضی‌اند؟؛ دکتر عباس باغبان‌باشی*، ۲ اسفند ۹۵

اخیراً گزارش طرح ملی «سنجش سرمایه اجتماعی کشور» منتشرشده است.

این طرح تحت راهبری «شورای اجتماعی کشور» و به‌عنوان کار مشترک «دفترطرح‌های ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» و «مرکز ملی رصد اجتماعی وزارت کشور» و در قالب یک کار پژوهشی و تحقیقاتی وسیع و گسترده انجام‌شده است. یکی از اقلام مهم طرح مزبور که سنجه‌های سنجش سرمایه اجتماعی در سطح میانی را رصد کرده است مقوله «دگر خواهی، پرهیزکاری و وظیفه‌شناسی گروه‌های شغلی و حرفه‌ای» است.

در شرح این سنجه آمده است: دگر خواهی، وظیفه‌شناسی و پرهیزکاری گروه‌های شغلی و حرفه‌ای دلالت بر وجود گذشت و وجدان کاری نزد این گروه‌ها دارد و درنتیجه از پاسخگویان سؤال شده: «به نظر شما ویژگی‌هایی مانند گذشت، پرهیزکاری (تقوا)، وظیفه‌شناسی و وجدان کاری تا چه اندازه‌ای در گروه‌های شغلی نام‌برده شده وجود دارد؟»

در زیر توزیع درصدی پاسخ به میزان دگر خواهی، وظیفه‌شناسی و پرهیزکاری گروه‌های شغلی و حرفه‌ای (پزشکان) آمده است که هفت درصد معتقدند وظیفه‌شناسی این قشر خیلی کم است. ۱۶ درصد وظیفه‌شناسی را «کم» دانسته‌اند و ۳۹ درصد این وظیفه‌شناسی را «تا حدودی» ارزیابی کرده‌اند. همچنین ۳۱ درصد آن را زیاد و نزدیک ۶ درصد پاسخ‌دهندگان وظیفه‌شناسی پزشکان را خیلی زیاد توصیف کرده‌اند.

در نتایج این تحلیل، برداشت پاسخگویان این بوده است که از بین ۱۳ گروه شغلی و حرفه‌ای کشور، «پزشکان» در رتبه هشتم قرار دارند و این در شرایطی است که پزشکان بنا بر آموزه‌های دینی، شرعی، قانونی و اخلاقی بایستی در این سنجه از امتیاز بالاتری برخوردار می‌شدند و در این میان رتبه تهران (با عنایت به اینکه تمامی پزشکان شاغل در ستاد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و غالب پزشکان عضو مجلس، مجامع و شوراهای عالی تصمیم‌گیری در تهران شاغل هستند) جزء میانگین‌های پایین رتبه‌بندی مزبورند.

به‌عبارت‌ دیگر بر اساس مطالعه مزبور پایین‌ترین جایگاه و رتبه پرهیزکاری و… در نمونه آماری، مربوط به پزشکان تهرانی است و نوع نگاه پاسخگویان از این منظر نسبت به پزشکان تهرانی پس از پزشکان کردستانی و قزوینی در پایین‌ترین میانگین قرار دارد.

به‌هر تقدیر شواهد و قراین موجود در جامعه و به‌ویژه سخنان مقامات و مسوولان وزارت بهداشت، سازمان نظام پزشکی و … همگی گواه این واقعیت تلخ است که پرهیزکاری، وظیفه‌شناسی و دگرخواهی پزشکان ایرانی بسیار پایین آمده و متأسفانه نتایج طرح پژوهشی رصد سرمایه اجتماعی صحیح است. چراکه وقتی پزشکان مسوول دولتی هرروز در تریبون‌های رسمی می‌گویند: «اگر کارانه نجومی ندهید مریض را معاینه و بستری نمی‌کنیم» طبیعی است که بایستی برداشت مردم نسبت به پزشکان تغییر کند.

این در حالی است که قبل از انقلاب و تا اوایل دهه ۷۰ که پزشکان هندی و فیلیپینی وظیفه درمان روستاییان و عشایر کشور را انجام می‌دادند، هیچ‌گاه مردم به خاطر ندارند که پزشکان غیر ایرانی موصوف، درمان بیمار را موکول به دریافت حقوق و کارانه نجومی کنند؟! وقتی متولیان اجرایی و نظارتی به‌صراحت در تریبون‌های رسمی می‌گویند: «که اگر هرچه پزشکان می‌خواهند را روی میز ندهید، از زیرمیزی می‌گیریم» خوب باید هم این نوع برداشت در جامعه نسبت به وظیفه‌شناسی، پرهیزکاری و دگر خواهی قشر پزشکان ایجاد شود.

حال سؤال این است که وقتی وظیفه‌شناسی، دگر خواهی و پرهیزکاری پزشکان ایرانی کاهش یافته است و این امر در گزارش رصد سرمایه اجتماعی نیز اثبات‌شده است، چگونه نظام، حاکمیت، دولت، مجلس، مجمع تشخیص و… به‌جای اینکه به سمت نظارت بیشتر بر عملکرد این قشر حرکت کند در جهت عکس آن عمل می‌کنند؟! چرا وقتی نه‌تنها پزشکان بخش خصوصی بلکه حتی روسای دانشگاه‌های علوم پزشکی و متولیان وزارت بهداشت (که همه‌چیز خود را از دولت و مردم‌دارند) برخلاف قانون و برخلاف اصول اخلاقی و به‌ویژه اخلاق حرفه‌ای و قسم‌نامه بقراط و… نامه رسمی مبنی بر عدم پذیرش بیماران به خاطر عدم دریافت کارانه و حقوق نجومی صادر می‌کنند چرا هیچ‌کس در حاکمیت به این فکر نمی‌افتد که این قبیل رفتارها و گفتارها چه اثراتی بر جامعه و به‌ویژه بر سایر کارمندان دولت می‌گذارد؟!

صاحبان هر حرفه و هر پیشه‌ای، به دنبال بیشینه کردن منافع و مصالح خودند و علی‌القاعده حاکمیت و دولت بایستی به‌عنوان مدعی‌العموم و حافظ منافع عمومی جامعه و مردم مداخله کرده و به تنظیم‌گری و تعادل‌بخشی بپردازد.
*هیأت علمی بازنشسته دانشگاه علامه/ صبح نو