✍️جمشید اوشال

این تجربه تاریخ می‌گوید اگر دولت‌ها بخواهند کاری بکند که بشود، می‌شود. اما چون نمی‌خواهند بشود به همین دلیل هرکاری بکنید و یا هر راهی که بروید یا هرچه بگویید نتیجه‌اش این است که نمی‌شود؟ و متاسفانه ما باید شاهد این بگومگوهای بی‌هوت و بعضا بی‌اعتبار ناامیدکننده برای عدم استفاده از داشته‌های خدادادی‌مان باشیم.

شکی در این نیست که در چند سال گذشته از مقدار بارش باران‌ها کم شده و ورودی به سدها کمتر از مصرف است. اما آیا دنیا به آخر رسیده و دیگر هیچ؟

کشور ما در منطقه‌ای کم‌بارش قرار دارد. جمعیت ایران حدود ۸۲ میلیون نفر و وسعت تقريبي ۱۶۴۸۱۹۵ کيلومترمربع است. ایران با ۱۵ کشور هم مرز است و طول این مرز ها حدود ۸۷۵۵ کيلومتر است. اگر بخواهیم مرزهای خشکی و آبی کشور را تفکیک کنیم به ترتیب می‌شود:
– ايران و پاکستان حدود ۹۷۸ کيلومتر
– ايران و افغانستان حدود ۹۴۵ کيلومتر
– ايران و ترکمنستان حدود ۱۲۰۵ کيلومتر
– ايران و جمهوری آذربايجان حدود ۷۵۹ کيلومتر
– ايران و ارمنستان حدود ۴۸ کيلومتر
– ايران و ترکيه حدود ۵۸۰ کيلومتر
– ايران و عراق حدود ۱۶۰۹ کيلومتر
– طول سواحل ایران در دریای خزر حدود ۶۷۵ کیلومتر
– طول سواحل ایران در خلیج فارس و دریای عمان حدود ۱۹۵۶ کیلومتر

ملاحظه می‌فرمایید که کشور ما، ایران تقریبا حدود ۶۱۲۴ کیلومتر مرز خشکی و حدود ۲۶۳۱ کیلومتر مرز متصل به دریا داریم. از ۲۶۳۱ کیلومتر مرز آبی حدود ۶۷۵ کیلومتر در سواحل دریای خزر در شمال و حدود ۱۹۵۶ کیلومتر در سواحل جنوبی ایران است.

این مقدمه را نوشتم تا ببینیم و متوجه شویم که ایران حدود ۲۶۳۱ کیلومتر مرز متصل به دریا در شمال و جنوب کشور دارد. علاوه بر مرزهای دریایی ایران چیزی حدود ۱۷۳۱ کیلومتر مرز مشترک رودخانه‌ای با همسایگان دارد. و این یعنی آب داریم و خوبش هم داریم و این گنج طلا مایه امید به آینده بسیار بسیار درخشان و قدرتمند برای امروز و آیندگان الی‌الابد است.

جمعیت بسیار زیادی از مردم جهان در کنار سواحل مختلف دریاها در کشورهای و با فرهنگ‌های کوناگون زندگی می‌کنند. این جمعیت بزرگ تقریبا چند میلیارد نفری، تجربیات بسیار موفقی در استفاده از آب دریا برای حل مشکلات آبی خود اعم از آب برای استفاده شرب و آب برای سایر موارد داشته‌اند. برای مثال: سال‌هاست کشورهای ساحل جنوبی خلیج فارس که جمعیتشان به حدود ۲۰ میلیون نفر می‌رسند از آب تصفیه شده دریا برای مصارف خود استفاده می‌کنند و هیچ‌وقت هم نگفته‌اند مشکل بی‌آبی دارند بلکه روز به روز بر سازندگی و حرکت توسعه یافتگی خودشان افزوده‌اند.

سئوال این‌جاست که: آیا خشکسالی و بحران‌های ناشی از بی‌آبی را می‌توان برای کشور ایران که ۲۶۳۱ کیلومتر ساحل دریا دارد و حدود ۶۷۵ کیلومتر آن آب نسبتا شیرین‌تر است تعریف و معنا و توجیه کرد؟ واقعا عجیب و جای سئوال است که چطور شده و چه اتفاقاتی افتاده، ما از این امکانات و تجربیات استفاده نکرده‌ایم؟ آیا حق داریم بگوییم، اگر دولتی که به نیابت از مردم مالک و حاکم بر ۲۶۳۱ کیلومتر ساحل پر آب و متنوع است نتواند مشکل بی‌آبی و بحران‌های ناشی از بی‌آبی را حل کند، این دولت توانمند نیست؟ آیا حق داریم بگوییم مسئولین امور در ساختار و سازمان‌های مرتبط با موضوع آب توانمند و این کاره نیستند؟

حتما به‌خاطر دارید که پروژه احداث خط لوله انتقال گاز ایران به پاکستان به طول بیش از ۹۰۰ کیلومتر از عسلویه تا ایران‌شهردر سال ۱۳۹۲ شروع و در حدود یک‌سال کشیده شد و در سال ۱۳۹۳ آماده بهره‌برداری گردید. در این میان حتی ایران پیشنهاد کرد تا در ساخت این خط لوله در خاک پاکستان کمک کند و یک وام ۵۰۰ میلیون دلاری برای آن اختصاص دهد.

 

تجربه تاریخ می‌گوید: اگر دولت ها بخواهند کاری بکند که بشود، می‌شود. اما چون نمی‌خواهند بشود به همین دلیل هرکاری بکنید و یا هر راهی که بروید یا هرچه بگویید نتیجه‌اش این است که نمی‌شود؟ و متاسفانه ما باید شاهد این بگومگوهای بی‌هویت و بعضا بی‌اعتبار ناامیدکننده برای عدم استفاده از داشته‌های خدادادی‌مان باشیم. نمی‌دانم به این چه فرآیند و این‌گونه رفتارها باید گفت: مطمئنا این مدیران می‌دانند راهکار چیست، اما:

– یا نمی‌توانند فکر بکنند؟
– یا جرات فکر کردن ندارند؟
– یا اجازه فکر کردن ندارند؟
– یا میلی به فکر کردن ندارند؟
در هر حالت نتیجه‌اش ضرر و زیان به مردم و کشور است؟

در عجبم، با این آدم‌ها که مدعی هم هستند چگونه می‌خواهیم کشور توسعه یافته و کشور اول منطقه بشویم و گفتمان انقلاب را به جهانیان برسانیم./… ✅نوشته بالا روایتی از بحران آب در ایران است.اما باید توجه داشت که ما در ایران با بحران حکمرانی آب روبرو هستیم و دولت تنها عاملی در این بحران است. منبع: زیست بوم ایران
@EmadibaygiGleam