هومن مجد- فارین پالیسی
ترجمه و تلخیص: مجتبی عمادی

سوء تفاهم میان آمریکا و ایران هیچ چیز جدیدی نیست. اما اکنون که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا از قرارداد هسته ای با ایران کنار رفته است؛ تضمین می کند که در ماه های آینده تنش ها شدیدتر می شود، کسانی که امیدوارند از بحران اجتناب کنند، باید اندکی فارسی مطالعه نمایند و این مطالعه را با یک کلمه آغاز کنند: “نفس”. این مفهوم به طور دقیق ماهیت فرهنگ سیاسی ایران را طی قرنهای گذشته تا کنون، به ویژه در ارتباط با تعامل با خارجی ها تعریف می کند.

“نفس” به معنی «خود» است؛ اما اهمیتی که از این واژه برای ایرانیان دارد مهم است. شایع ترین کاربرد آن، “اعتماد به نفس” است؛ “شکسته نفسی” که به معنای خود را “حقیر و کوچک گرفتن” است اساسا نشانه ضعف است؛ و “عزت نفس” که به معنای احترام گذاشتن به خود و نشان دهنده “غرور” است.

ایرانیان از این مفاهیم برای ارزیابی فضایل و کمبودهای رهبرانشان استفاده کرده اند: محمد رضا شاه پهلوی: در “نفس” بسیار شکننده و فاقد اعتماد به نفس بود؛ محمد مصدق: که به نیکی از او یاد می شود زیرا حس غرور (یا عزت نفس) او چیزی بود که کل ملت می توانست در آن سهیم باشد. او اصرار می ورزید که ایران نباید بر کمک های نوع دوستانه قدرت های خارجی بستگی داشته باشد؛ حس غرور ملی مصدق به عنوان یک ایده فرهنگی تا امروز باقی مانده است. آیت اله (امام) خمینی: اعتماد و عزت نفس داشتند و شکسته نفسی نداشتند؛ او هرگز در دستیابی به اهداف خود متزلزل نشد و خواستار آن بود که به ایران و اسلام به عنوان برابر با هر کشور و مذهب دیگر احترام گذارده شود، حتی به هزینه کرد منافع کشور. تنها جایی که او متحمل شکسته نفسی شد و از آن به نوشیدن جام زهر یاد کرد، پذیرش قطعنامه ۵۹۸ بود.
اکنون، شعار فارسی در کاشی های بالای ورودی وزارت امور خارجه در تهران نوشته شده است: نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی. این بدان معناست که ایران نه متحد و نه تحت نفوذ قدرت دیگری دارد، بلکه به خود متکی است. این عبارت سیاست خارجی ایران را تعریف می کند. هر رییس جمهور و وزیر خارجه ای در این جمهوری به طور کامل به این فلسفه پیوسته اند و با آن ارتباط داشته اند منجمله روحانی و ظریف در مذاکرات هسته ای، به خصوص با اصطلاح “هرگز یک ایرانی را تهدید نکن” که ظریف در تهدید به ترک جلسه از سوی موگرینی به وی گفت.

در ۴۰ سال گذشته، باراک اوباما، تنها رهبر آمریکا بود که به نظر می رسید تمایل ایرانیان برای احترام به اهمیت و عزت آنان را به رسمیت شناخته شده است. به همین دلیل است که اوباما قادر به برقراری گفتگوی معنی دار با ایران بود و در نهایت توافق را به دست آورد. از سوی دیگر، ترامپ با قلدری بر “نفس” موجب ممنوعیت مسافرت ایرانیان به آمریکا و تهدید به ایجاد مشکلات بیشتر از قبل “برجام” برای ایران شده است.

هر گاه ایران احساس کند که مورد بی احترامی قرار می گیرد، همان رفتارهایی را که دیگران با آن مخالف بوده اند را دو برابر می کند. این زمان نیز متفاوت نخواهد بود. فقط در حال حاضر محتمل است که دولت از حمایت مردم، که هنوز به سختی از مزایای اقتصادی که برجام قرار بوده است ارائه کند بهره مند نشده اند، برخوردار باشد. این بدان معنا نیست که جنگ بین غرب و ایران اجتناب ناپذیر است. رهبران غربی باید “نفس” ایران برای حفظ “عزت” خود مجاز بشمارند و ببینند کجا ما به ازای آن را دریافت خواهند کرد.
EmadibaygiGleam

https://foreignpolicy.com/2018/07/16/pride-and-prejudice-in-tehran-iran-farsi-nafs/