‍ اقتصاددانی که اقتصاد را به مسلخ سیاست پیشگی برده است
مجتبی عمادی
?چنانکه به اطلاعات درج شده در وب سایت های مختلف مراجعه کنیم، به راحتی متوجه می شویم که دکتر احمد میدری-معاون فعلی رفاه اجتماعی وزیر رفاه- اقتصاددان سیاست پیشه ای است که سبقه اصلاح طلبی دارد (https://www.daraian.com/fa/a-meidari).
?نگاهی به متون علمی منتشر شده توسط احمد میدری نشان می دهد که وی در حوزه های حکمرانی، محیط کسب و کار، جامعه شناسی اقتصادی، توسعه و مالیه دارای اثر است (http://ensani.ir/fa/article/author/1388).
?حکمرانی خوب، محیط کسب و کار رقابتی با قوانین حمایتی ضد انحصار، توسعه‌ی منتج به رفاه اجتماعی، و نظام شفاف مالی جهت مالیات ستانی و جلوگیری از فعالیت های غیر قانونی چون پولشویی از کلی ترین موضوع های مورد توافق در حوزه های آثار دکتر احمد میدری است.
?حال چه می شود فردی که خود اعلام می کند که حدود سیصد هزار میلیاردر در ایران هشتاد و سه میلیون نفری، فرار مالیاتی دارند (https://www.daraian.com/fa/govern/160-ecoingov/17531)؛ در برنامه‌ ای تلویزیونی اعلام می کند که برای پرداخت کمک هزینه معیشتی به افرادی که جزء شصت میلیون ابتدایی نبودند، بایستی به دولت اجازه دهند تا به کلیه حسابهای آنها سر بکشد تا میزان تمکن مالی آنها مشخص کرد و در صورتیکه مشمول گردند؛ پرداخت کمک هزینه معیشتی به آنها صورت پذیرد؟
?شفافیت مالی برای کلیه افراد جامعه اصلی پذیرفته شده‌ در کشورهای توسعه یافته است. بر اساس وجود #شفافیت_مالی است که میزان درآمد و هزینه های واقعی افراد مشخص می گردد و یکی از پایه های بنیادین مالیات ستانی مبتنی بر عدالت محقق می گردد. شفافیت مالی باعث می شود خلافکاران نتوانند پولشویی انجام دهند، دلالان سر کشاورزان و سایر تولید کنندگان را نبرند و بسیاری مواهب دیگر. پس #شفافیت_مالی اصلی بنیادین جهت نیل به توسعه و برپایی عدالت است. از طرف دیگر #دولت_تدبیر_و_امید چگونه شصت میلیون ایرانی نَدار و بیست و سه میلیون ایرانی دارا که حدود سیصد هزار نفر آنها ثروتمند بدون درد هستند را شناسایی نموده است: از غیب به آنها پیام رسیده است، با شهود خود متوجه شده اند، با نظر به مردم از پشت شیشه های دودی ماشین متوجه شده اند، یا مثل افزایش سیصد درصدی قیمت بنزین خودشان هم خبر نداشته اند و دیگرانی انجام داده اند؟!
?علت این تناقض گویی فاحش در مسئولان ارشد دولت منجمله احمد میدری، کمیابی است؛ چنانکه به خوبی در کتاب “کمیابی: چرا فقر پیامدهای زیادی دارد” مورد بحث قرار گرفته است. ناکارآمدی ها و سوءمدیریت های دولت که با قهقهه های خاص رئیس جمهور چونان کاردی در استخوان ملت است، دولتمردان را اسیر کمیابی کرده است: “برخورداری از چیزی کمتر از مقداری که فکر می کنی نیاز داری.” سابقه تاریخی بررسی علمی پیامدهای کمیابی نیز بر می گردد به آزمایشی علمی در دانشگاه مینه سوتا در اواخر جنگ جهانی دوم که به دنبال “مطمئن ترین راه برای بازگرداندن افراد از مرزهای گرسنگی مهلک به شرایط عادی بود؟” سی و شش نفر شرکت کننده علاوه بر نشان دادن علائم جسمی-فیزیکی گرسنگی شدید منجمله نحیف شدگی، ذهنشان نیز تغییر کرده بود؛ غذا به مهم ترین بخش زندگی شان تبدیل شده بود؛ مثلا در سینما علاقه ای به صحنه های عاشقانه نداشتند و توجهشان فقط به آنچه بازیگران می خورند جلب می شد. به عبارتی گرسنگی، تفکر و توجهشان را تسخیر کرده بود و “ذهن را به شکلی خودکار و پرقدرت به سمت نیازهای برآورده نشده”، متمایل می کرد. در یک کلام، کمیابی “پهنای باند” را از هر دو حیث ظرفیت شناختی (هوش سیال) و کنترل اجرایی (خودمهاری) کاهش جدی می دهد.
?با آنچه توصیف و توضیح داده شد، مشخص می گردد که در دولتی که با خزانه خالی به علت #اقتصاد_شرطی مواجه شده است؛ آن بخش از مسئولان ارشد دولتی که دارای دانش واقعی هستند، نیز به شدت از پیامدهای کمیابی متاثر شده اند؛ البته به آن بخش که گفته اند «افزایش قیمت بنزین باعث افزایش قیمت در حوزه حمل و نقل شده که این افزایش قیمت نباید اتفاق بیفتد.»!!! اصلا کاری ندارم.
@EmadibaygiGleam