الگوی ایرانی دانشگاه
الگوی ایرانی دانشگاه
مجتبی عمادی
?این روزها مسئلهی همسانسازی حقوق اعضای هیئت علمی وزارت علوم با بهداشت در جریان است و بر اساس شواهد بعید به نظر میرسد که اجرای آن با رویهای که وزارت علوم در پیش گرفته است منجر به افزایش رضایتمندی و کیفیت محیط کاری در دانشگاههای وزارت علوم شود. به نظرم پیامد نحوهی اجرایی که تاکنون از منابع مختلف منصوب وزیر علوم عمومی شده است، به علت ایجاد نابرابری در دریافتی اعضای هیئت علمی حتی در میان اعضای گروههای آموزشی که کوچکترین واحد سازمان دانشگاه است؛ منجر به ایجاد تعارض و خصومت آمیز شدن محیط کاری خواهد شد.
?دریافتی اعضای هیئت علمی وزارت بهداشت برای سالهای متوالی در هر دو بخش بالینی و غیربالینی اختلاف جدی با همتایانشان در وزارت علوم داشته است؛ بعلاوه، پزشکان با توجه به ارائهی خدمت در بیمارستانها از کارانه برخوردار میشدهاند. بنابراین، دریافتی بالینیها اغلب از غیربالینیها در وزارت بهداشت بیشتر است. نکته دیگری که وجود دارد آن است که با توجه به ادغامهای عمودی، وزارت بهداشت بخشی جدی از زنجیره تامین خدمات بهداشتی و درمانی را در اختیار دارد؛ به همین دلیل، هر دو بخش دولتی و خصوصی از جمله با وجود دربهای چرخان کسب و کار موفقی دارند که البته در سطح جامعه هم رضایت نسبی از عملکرد مجموعه بهداشت و درمان حتی در شرایط پرفشاری چون کرونا وجود دارد.
?تا آنجا که میدانم الگوی انتزاع علوم پزشکی از وزارت آموزش عالی و پیوستن آن به وزارت بهداشت، خاص معدود کشورهایی مانند ایران بوده است و حتی شاید ما در این زمینه جزء اولینها بوده باشیم. درهرحال، این الگو با توجه به اصل تقید فضایی-زمانی (تفز) در ایران موفق بوده است چنانکه هم جامعه از خدمات رضایت دارد و هم اعضای هیئت علمی وزارت علوم خواستار همسانسازی با وزارت بهداشت شدهاند. علت آنکه همسانسازی را از هماکنون طرحی شکستخورده میدانم به علت تفاوت ساختاری جدی دو وزارتخانه است.
?وزارت بهداشت نقشی انحصاری در ارائهی خدمات دارد و بر بخشی بزرگ از زنجیره تامین خود دسترسی مستقیم یا غیرمستقیم منتج به اثرگذاری دارد؛ این موضوع باعث میشود که هم درآمدزایی داشته باشد و هم از ابزارهای چانهزنی برخوردار باشد. موضوع نخنما شدهی ارتباط صنعت با دانشگاه در وزارت علوم تقریبا در آنجا بلامحل است؛ بعلاوه با توجه به ساختار دو وزارتخانه، منابع مالی اختصاص یافته برای پژوهش و حمایت از دانشجویان تحصیلات تکمیلی به هیچ عنوان در دو وزارتخانه قابل مقایسه نیست.
?با توجه به الگوی موفق دانشگاهداری وزارتخانههای خدماتی در ایران-بهداشت و آموزش و پرورش- که دانشآموختگان آنها -علوم پزشکی و فرهنگیان- تقریبا از طریق اشتغالشان میتوانند زندگی به نسبت شرافتمندانهای داشته باشند؛ در مقایسه با خیل بیکاران دانشآموختگان وزارت علوم، پیشنهادم اجرای کامل الگوی دانشگاه ایرانی برای سایر رشتههای دانشگاهی است-هر چند برخلاف الگوی همگرایی است که قبلا در خصوص آن نوشتهام-. بر این اساس و در پیشنهادی اولیه رشتههای فنی و مهندسی به وزارتخانههای صمت و مسکن و شهرسازی؛ رشتههای کشاورزی و منابع طبیعی به وزارت جهاد کشاورزی؛ رشتههای اقتصاد و مدیریت به وزارت اقتصاد؛ رشتههای تربیت بدنی، روانشناسی، علوم زیستی و دامپزشکی به وزارت بهداشت؛ و سایر رشتههای علوم انسانی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میپیوندند. رشتههای مربوط به علوم ریاضی، فیزیک، شیمی و زمینشناسی هم برحسب رشتههای تخصصی دکتری در میان وزارتخانههای مرتبط توزیع خواهند شد. در نهایت آنکه، وظیفه هماهنگی و ترسیم کلی نقشهی راه فعالیتهای علم و فناوری هم به معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری سپرده میشود.
?با اجرای الگوی ایرانی دانشگاه در کنار الگوی انگلیسی، فرانسوی و آمریکایی، شاید موفق شویم نشان دهیم که تقید فضایی-زمانی الگوهای مختلفی از آموزش عالی را میخواهد یا شاید به این نتیجه برسیم که تاسیس دانشگاههای غیر جامعی چون علوم پزشکی، فرهگنیان، علوم انتظامی و موارد دیگر صحیح نیست و نیازمند الگوی همگرا و جامع برای آموزش عالی هستیم. درهرحال، الگوی التقاطی فعلی آموزش عالی، فاقد شایستگی و سازشپذیری مناسب با شرایط فضایی-زمانی ایران است.
اردیبهشت ۱۴۰۰
@EmadibaygiGleam
@DrEmadibaygi