امیر هاشمی مقدم
آیت‌الله مکارم شیرازی در میان بخشی از مردم و به‌ویژه جوانان و کاربران شبکه‌های اجتماعی، به خاطر غیرجایز و حرام شمردن برخی از رفتارها شناخته می‌شود. این بار هم یک «حرام است» دیگر گفته؛ اما برای من که گاهی در رسانه‌ها از ایشان برای برخی مواضعش (مثلا اینجا درباره ورود زنان به ورزشگاه) انتقاد کرده‌ام، این یکی «حرام است»، خیلی دلچسب بود. به‌ویژه وقتی آنرا مقایسه کردم با دیدگاه برخی از دیگر مراجع که اما و اگرهای زیادی آورده بودند.
شوربختانه چند سده‌ای است که مجالسی به نام «عید الزهرا» در نهم ربیع‌الاول در برخی جاهای ایران برگزار می‌شود که مناسبتش، کشته شدن خلیفه دوم اهل سنت، عمر بن خطاب بود. از آنجا که ایشان نزد شیعیان به‌عنوان کُشنده حضرت زهرا شناخته می‌شود، روز کشته شدن خود وی به دست فیروز ایرانی (معروف به ابو لولو) را به عید الزهرا نیز می‌شناسند (هرچند گویا ایشان در ذی‌الحجه کشته شده). اما در میان عامه مردم، این روز را «عمر کُشون» می‌نامیدند. شوربختانه برخی باور داشتند در این روز هر کار زشتی انجام دهند، گناهش ثبت نمی‌شود (رفع‌القلم) و از همین رو گاهی در این مجالس سخنانی بر زبان رانده و یا رفتارهایی انجام می‌شد که عرق شرم بر پیشانی هر کسی می‌نشاند.
البته برخی پژوهشگران (۱)، عمر کُشان را دگرگون‌شده جشن مُغ‌کشان می‌دانند که گویا پس از کشته شدن گتومات مغ (بردیای دروغین) به دست داریوش در سال ۵۲۲ پ.م، در ایران رایج شده بود. اینچنین دگرگونی‌ها، برای بسیاری از دیگر جشن‌های پیش از اسلام نیز رخ داده است.
خوشبختانه در چند دهه اخیر و به دلایلی همچون افزایش آگاهی مردم و ممنوعیت قانونی برگزاری این مراسم، از گستردگی آن کاسته شده و دیگر در هیچ خانه یا محله‌ای به‌صورت خودجوش برگزار نمی‌شود؛ مگر در برخی محافل خاص. امسال کانال تلگرامی «سرائر» که به چالش‌های حوزه و روحانیت می‌پردازد، در تماس تلفنی با دفتر برخی مراجع، دیدگاه آنان را درباره این مراسم جویا شد (در اینجا). تقریبا هیچ مرجعی آشکارا این مراسم را تایید نکرد. دیدگاه آنان را می‌توان در دو دسته گنجاند: آنهایی که با قاطعیت برگزاری این مراسم را رد کرده، و دسته‌ای که اما و اگرهایی بر آن گذارده‌اند؛ مثلا به شرطی که مجلس خصوصی باشد و هیچ فایل صوتی و تصویری‌ای از آن منتشر نشود.
برخی از مراجع همچون آیت‌الله خامنه‌ای، آیت‌الله مظاهری و آیت‌الله صانعی با قاطعیت هرگونه حضور در این مراسم را رد کرده‌اند. اما آن «حرام است» آیت‌الله مکارم شیرازی در این دسته، برای من دلچسب‌تر بود؛ آنجا که گفته: «حضور در این مجالس شرعا حرام است و فرقی بین خصوصی و عمومی بودن آن نیست». البته برخی از دیگر مراجع همچون آیت‌الله شاهرودی هم شروطی را بر این مراسم گذارده‌اند که عملا در صورت اجرایی شدن، فلسفه این مراسم از میان می‌رود و چیزی به نام عید الزهرا نخواهد بود.
گمان می‌کنم به همان اندازه که نسبت به توهین‌های قومیتی و زبانی حساسیت وجود دارد، باید درباره توهین‌های دینی و مذهبی هم حساسیت داشت و اتفاقا این دسته اخیر اگر مهمتر نباشد، بی‌گمان اهمیت‌شان از مسائل قومی و زبانی کمتر نیست. اما کمتر کسی به این حوزه می‌پردازد. سال ۱۳۹۲ که اپراتور ایرانسل در یک مسابقه پیامکی، به خلیفه دوم اهل سنت توهین کرده بود، بلافاصله برای یکی از روزنامه‌هایی که در آن موقع با آن همکاری می‌کردم یادداشتی فرستاده و انتقاد کردم که نمی‌توان اختلافات شیعه و سنی را به انگلیس و اسرائیل منتسب کرد، اما دست عده‌ای را برای توهین‌های مذهبی درون کشور باز گذاشت و انتظار داشت اقلیت‌های دینی و مذهبی دل‌آزرده نشوند. آن یادداشتم تایید و برای انتشار در روزنامه صفحه‌بندی شد، اما در مراحل پایانی حذف گردید و من آنرا تنها در وبلاگ و صفحه فیس‌بوکم منتشر کردم. رسانه‌ها به این مسئله حساسیتی نشان ندادند تا جایی که اعتراضات و انتقادات اهل سنت بالا گرفت، و مسئولین وادار به ورود به موضوع شدند و ایرانسل هم آن سوال مسابقه را حذف کرده و توضیحاتی در این باره منتشر کرد (اگرچه آن توضیحات، عذر بدتر از گناه بود).
یکی از راه‌های کوتاه کردن دست بیگانگان از ابزار تفاوت‌های دینی و مذهبی، موضع‌گیری قاطع و بدون اما و اگر علما و مجتهدان در برابر اهانت به مقدسات و شخصیت‌های محترم دیگر مذاهب و ادیان کشور است.
این یادداشت را اگر می‌پسندید، برای دیگران هم بفرستید.
دیگر یادداشت‌های رسانه‌ای مرا می‌توانید در کانال مقدمه (اینجا) بخوانید.
۱- Malekpour, Jamshid (2004), The Islamic Drama, London: Frank Cass.