تغییر: فرصت انتخاب
مجتبی عمادی
?آمریکا، کشوری توسعه یافته و در حال حاضر در رقابتی نفس‌گیر با چین جهت حفظ رتبه اول اقتصادی است. تصور عموم از کشوری توسعه یافته چون آمریکا آن است که آنچه مردم بدان نیاز دارند به سرعت به تصویب می‌رسد و شکافها و مخالفتهای جدی با مطالبه‌های عمومی وجود ندارد. توجه دقیق به مطالب منتشر شده توسط اتاق فکرهای آمریکایی، کتابهای خاطرات سیاستمداران آنها از جمله باراک اوباما و کتابهای نوشته شده توسط اساتید علوم سیاسی آنها نشان می‌دهد که چنان تصوری کاملا غلط است و جهت مصوب شدن و قانونی شدن مطالبه‌ها چه چالشهای جدی وجود دارد. از آن طرف، پس از مطرح شدن و گفتگوهای عمومی در خصوص آن مطالبه مثلا حقوق سیاهپوستان، سالهای متوالی طی می‌شود تا آرام آرام آنچه در عرصه عمومی به یک مطالبه تبدیل شده است توسط سیاسیون و نظام حاکم به رسمیت شناخته شود و آن مطالبه به آرامی به تحقق بپیوندد؛ به عبارتی، ابتدا تغییری در اجتماع رخ می‌دهد و سپس آن تغییر فرصتی را برای انتخاب سیاسیونی فراهم می‌کند تا دستکم بتوانند برای تحقق آن خواسته اجتماعی تلاش جدی نمایند تا در نهایت بر حسب تقید فضایی-زمانی بخشی از آن را عینیت بخشند. مثال برجسته آن، جنبش سیاهان است که چه خونها برایش ریخته نشده، چه کتابهایی که برایش نوشته نشده و چه فیلمهای برنده‌ی اسکاری برایش ساخته نشده؛ اما هنوز راه درازی جهت مرتفع شدن کامل آن در جامعه آمریکا وجود دارد.
?در عرصه‌ی طبیعت، آنچه برای میلیاردها سال در جریان بوده است عبارت است بروز تغییر و سپس انتخاب بخشی خاصی از آن تغییرها بر حسب شرایط فضایی-زمانی که در عرصه علوم زیستی این فرایند را انتخاب طبیعی می‌نامیم. انتخاب طبیعی نقشی بی‌بدیل در تکامل زیستی دارد زیرا آنچه را که سازش‌ناپذیر است حذف و آنچه را که بهترین سازش را با شرایط فضایی-زمانی دارد حفظ و گسترش می‌دهد. نیروی غایی که منابع لازم را برای اثرگذاری انتخاب طبیعی فراهم می‌کند، تغییر(جهش) در ماده ژنتیک است که تقریبا بسیاری از این تغییرها به نسبت خنثی هستند. پس، ابتدا تغییری رخ می‌دهد تا فرصتی برای انتخاب فراهم شود.
?جوزف هاینریش در کتابش رمز موفقیت ما (JHenrich-The secret of our success) ایده جالبی را مطرح می‌کند و سپس تلاش می‌کند تا با ارائه‌ی شواهدی آن را از حالت فرضیه خارج کند و به نظریه نزدیکتر کند: میانکنش ژن-فرهنگ در طی تکامل گونه انسان. چنانچه این موضوع را بپذیریم که از جمله خود را در اهلی کردن گونه انسان توسط خودش نشان داده است؛ می‌توانیم این موضوع را هم بپذیریم که در عین حالیکه‌ی ما یک گونه واحد هستیم اما به علت میانکنش ژن-فرهنگ که در بستر فضایی-زمانی رخ می‌دهد در اجتماعهای مختلف گونه انسان شاهد تفاوتهایی باشیم. در نتیجه، می‌توان اینگونه نتیجه‌گیری نمود که در عین وجود مشترکات به عنوان یک گونه، اجتماعهای ما می‌توانند مسائل خاص خود را داشته باشند.
?ایران چند هزار ساله که از قضا چهار راه حوادث هم بوده است و از امپراتوریهای قوی و گسترده جغرافیایی تا شکشتهای جدی و قتل و عام و خرابی گسترده شهرهایش را به دفعات دیده است، کاملا طبیعی است که موضوعهای خاص خودش را داشته باشد از جمله تامین پایدار آب و رشد اقتصادی. البته آزادی-واژه‌ای پرتکرار و پرجاذبه اما دارای تفاوت جدی در درک توسط آدمیان و شکاف معنادار از حرف تا عمل- هم مورد مطالبه دستکم بخشی از قشرهای اجتماعی بوده است. در‌هرحال، هر مطالبه‌ای چنانکه در بالا به آن اشاره کردم لازم است ابتدا در اجتماع مطرح شود، مورد بحث و درخواست عموم قرار گیرد تا در نهایت به انتخاب سیاسیونی منجر شود که تلاش می‌کنند آن را عینیت بخشند. این روند تبدیل مطالبه که از تغییری کوچک در اجتماع آغاز می‌شود تا اینکه در نهایت از طریق فرصت انتخاب به عینیت بینجامد، روندی طولانی است که نیازمند صبر و حوصله و تلاش است؛ همانکه عجم اوغلو اثر ملکه‌ی سرخ می‌نامد.
?انتخابات حتی با وارد دانستن انتقادهای منتقدان به عملکرد شورای نگهبان در رد یا قبول نامزدان انتخابات ریاست جمهوری و مجلس، امری مفید و مطلوب است زیرا همان شورای نگهبان هم آنجا که تغییری اجتماعی تبدیل به یک خواسته عمومی شده است دستکم در سطح انتخابات ریاست‌جمهوری طیف متنوعی از نامزدان را احراز صلاحیت کرده است. به نظرم یکی از مشکلهای اصلی ما ایرانیان آن است که پس از انتخاب فردی، وی را رها می‌کنیم و انتظار داریم تا وی خوب و مطابق وعده و برنامه‌هایش عمل کند. هچنانکه ژن و فرهنگ میانکنش می‌دهند؛ دولت-ملت هم فقط با میانکنش موثر می‌توانند بر ابرچالشها غلبه کنند و به پیروزی و رفاه برسند. به همین دلیل معتقدم، با توجه به تغییرهای اجتماعی در ایران، هموراه لازم است از فرصت انتخاب استفاده کنیم چون بهترین و مسالمت‌آمیزترین نحوه تحقق خواسته‌ها، فرصت انتخاب است.
اردیبهشت ۱۴۰۰