آنجا که چپ و راست با منظری تکاملی به نقطه اشتراک می‌رسند: دانشگاه-گیت
مجتبی عمادی
?بحث روز، پس از عدم تایید اعتبارنامه غلامرضا تاجگردون، نحوه انتخاب مهرداد بذرپاش برای ریاست دیوان محاسبات است. در مورد بذرپاش، بحث از عدم داشتن بیست سال سابقه شروع شد و به معدل پایین، عدم اصالت نامه مربوط به اوایل دهه هشتاد، مقاله‌های پژوهشی چاپ شده و موارد دیگر رسید. هنوز نیز این مناقشه ادامه دارد: عده‌ای طرفدار برکناری بذرپاش هستند و عده‌ای به دنبال برگزاری جلسه تودیع و معارفه.
?سوال اینست که آیا بذرپاش و تاجگردون تنها افراد در مظان اتهام از حیث سوابق در نظام آموزش عالی کشور هستند؟ قطعا پاسخ به این سوال منفی است. اجازه می‌خواهم این روند افشای سوابق واقعی آموزشی، پژوهشی و دانشگاهی را دانشگاه-گیت بنامم. تصورم بر آن است که کشور از زمان مناظره‌ها و انتخابات سال ۱۳۸۸ وارد مرحله جدیدی گردید که افشاگری سیاسیون علیه یکدیگر به یکی از ابزارهای اصلی از میان بدر کردن رقیب تبدیل شد. چنانکه به خاطر می‌آورم، احمدی‌نژاد اسنادی از نحوه گرفتن مدرک دکتری رهنود- همسر میر‌حسین موسوی-در دست داشت که با اصطلاح بگم‌بگم، معروف شد. درهر حال، چنانکه به خاطر دارم اولین فرد مطرح که گرفتار دانشگاه-گیت شد، مرحوم کردان در دولت محمود احمدی نژاد بود که برکنار و نهایت فوت نمود. بعد از وی اسناد مختلفی برای افراد مختلفی افشا گردید منجمله پلیجیاریسم رساله حسن روحانی، نحوه پذیرش بردار روحانی-حسین فریدون- در دوره دکتری، نحوه پذیرش دختر میرحسین موسوی برای دوره دکتری هنر و موارد دیگر. چنانکه افشاگری‌های دانشگاه-گیت از ۱۳۸۸ آغاز شده است، هر چه از آن تاریخ می‌گذرد بر تعداد و عمق آن افزوده می‌شود و افرادی از هر دو جناح راست و چپ در تور آن گرفتار می‌شوند.
?چرا افرادی از هر دو جناح در آنچه دانشگاه-گیت نامیدم حضور دارند؟ جواب در همان تقید مکانی-زمانی جامعه نهفته است. ما تقریبا تا چندین قرن پس از تاسیس دانشگاه در غرب، دانشگاهی در ایران نداشتیم. بعلاوه تا آنجا که خوانده‌ام، اعزام دانشجو به خارج در دوره رضاشاه به صورت پیوسته و با بودجه مناسب اتفاق افتاده است؛ همان دوره‌ای که اولین دانشگاه ایران تاسیس می‌شود. پس، حضور افراد دارای مدارک دانشگاهی در جامعه توسعه‌نیافته و دردمند ایران امری است که تنها چند دهه از عمر آن می‌گذرد و هنوز به سده هم نرسیده است. نکته دیگر آن است که دانش‌آموختگان دانشگاهی در ایران تقریبا تا یک دهه قبل به راحتی جذب سازمانهای دولتی مختلف می‌شدند و از قبل آن اعتبار اجتماعی نیز کسب می‌کردند. به خاطر داشته باشیم که القاب دکتر و مهندس نیز از چه اعتباری در ایران برخوردار بوده‌اند و آنان به عنوان گروه مرجع مورد وثوق مطرح بوده‌اند. نیز لازم است به نقش پررنگ دولت در ایران توجه داشته باشیم و آنکه کارمندان دولت همواره به آب باریکه‌ای دسترسی داشته‌اند. این واقعیتهای را کنار یکدیگر که بگذاریم به تقاضای شدید جامعه ایران جهت تحصیلات دانشگاهی می‌رسیم؛ تقریبا همه خانواده‌ها دوست می‌داشته‌اند که بچه‌هایشان دکتر و مهندس شوند و حتی اگر کار خصوصی هم دارند، در مشاغل دولتی هم حضور داشته باشند. بعلاوه، به علت فقدان تفکر انتقادی و جدید بودن پدیده تحصیلات در آموزش عالی، با وجود القاب مانند دکتر و مهندس، افراد جامعه بسیار راحتتر گفتار و خواسته‌های افراد با القاب را می‌پذیرفته‌اند؛ و چنین ابزاری جادویی چرا بایستی از گزند سیاسیون در امان بماند؟
?شاید این سوال مطرح شود که در هر حال، چرا پدیده دانشگاه-گیت به میزان بسیار کمتری در کشورهای توسعه یافته‌ای چون آلمان، سوئیس و آمریکا رخ می‌دهد؟ پاسخ ساده به این سوال در نحوه شکل‌گیری دانشگاه است. دانشگاههای ایران از ابتدا وابسته به دولت بوده‌اند، پس پذیرش سیاسیون باعث جذب بودجه و بهبود موثر امور اداری برای دانشگاهها می‌شده است؛ حال با در نظر گرفتن همین مطلب در نظر بگیرید که اگر مانند دانشگاه هاروارد و ام‌آی‌تی که اخیرا از رئیس جمهور آمریکا شکایت کردند و پیروز شدند، رئیس دانشگاه تهران از رئیس جمهور به دلیلی شکایت کرده بود به چه سرنوشتی دچار می‌شد. به نظرم، ساده‌ترینش، برکناری‌اش بود.
?در حوزه زیست‌شناسی تکاملی چه در دوره داروین و چه اکنون در دوره داده‌های اُمیکس، یافتن شباهتها از سطح ویژگی‌های ظاهری که متخصصان این حوزه فنوتیپ می‌خوانند تا ویژگی‌های مولکولی که ژنوتیپ خوانده می‌شوند، اهمیتی بی‌بدیل در پی بردن به وجود تکامل و جد مشترک و آغاز حیات داشته است. به عنوان مثال، گونه انسان با بونوبو و شمپانزده هم در سطح فنوتیپی و هم سطح ژنوتیپی اشتراک جدی دارد که نشانگر جد مشترک این گونه‌هاست. با بررسی‌های اینچنینی می‌توانیم به اولین سلولی برسیم که بیش از یک میلیارد سال قبل شکل گرفت و جد مشترک تمامی اشکال حیات است./۱
?اینکه دانشگاه-گیت برای خود افراد یا خویشاوندان آنان در هر دو جناح دیده می‌شود قطعا به وجود علتی مشترک اشاره دارد که افراد هر دو جناح را که گاها آنها را در دو سر یک طیف صد و هشتاد درجه‌ای می‌بینیم، گرفتار خود کرده است. این علت که در نوشته‌هایم از آن به موتیف‌های شبکه یاد کرده‌ام، همچنان در جامعه ایران وجود دارد و فقط نامها در حال تغییر هستند:کردان، روحانی، موسوی، تاجگردون، بذرپاش و موارد دیگر. عدم نیاز دولتها به خلاقیت و نوآوری شهروندان به علت استبداد شاهان و پول نفت در جمهوری اسلامی، باعث شده است تا شایستگی و صلاحیت افراد به کار نیاید و افراد تنها به فکر گرفتن مدرک و القاب باشند تا پیشرفت نمایند؛ و البته پیشرفت شغلی افراد در چنین حالتی معادل پیشرفت کشور نخواهد بود.
?چه بذرپاش برکنار شود چه نشود، وجود دانشگاه-گیت توجه ما را به ریشه‌های وقوع چنین امری جلب می‌کند؛ ریشه‌هایی با نام موتیف که در شبکه حضور دارند. بدون اصلاح موتیفها در شبکه، چنانکه تاجگردون که رفت، بذرپاش پیدایش شد؛ ما فقط با نامهای مواجه می‌شویم که البته اصالت اسنادی که علیه‌شان منتشر می‌شود نیز نیازمند راستی‌آزمایی است تا گرفتار دامهای انحرافهای شناختی انسانی‌مان نشویم. پس، بیاییم به فکر اصلاح جدی و موثر مولفه‌های اصلی دانشگاه-گیت باشیم: استقلال دانشگاهها از دولت، رقابتی کردن تولید کالا و خدمات، حذف انحصارها و تعارض منافع، برقراری شفافیت و اعمال تقید مکانی-زمانی برای کلیه ساکنان ایران جهت گرفتن مالیات./۲
به نوبت‌اند ملوک اندرین سپنج سرای

کنون که نوبت تست ای ملک به عدل گرای

دو خصلت‌اند نگهبان ملک و یاور دین

به گوش جان تو پندارم این دو گفت خدای

یکی که گردن زورآوران به قهر بزن

دوم که از در بیچارگان به لطف درآی

هر آن کست که به آزار خلق فرماید

عدوی مملکتست او به کشتنش فرمای

به کامهٔ دل دشمن نشیند آن مغرور

که بشنود سخن دشمنان دوست‌نمای

مزید رفعت دنیا و آخرت طلبی

به عدل و عفو و کرم کوش و در صلاح افزای

@EmadibaygiGleam
@DrEmadibaygi